گنجور

شمارهٔ ۲۱

پیوسته مرا از او جگر پرخونست
یک لحظه نپرسید که حالت چونست
از جور و جفای او ننالم که مرا
اینها همگی ز طالع وارونست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیوسته مرا از او جگر پرخونست
یک لحظه نپرسید که حالت چونست
هوش مصنوعی: مدام از درد و رنجی که از او دارم در درونم خونی بر جانم جاری است، اما او هرگز نپرسیده که حالِ من چگونه است.
از جور و جفای او ننالم که مرا
اینها همگی ز طالع وارونست
هوش مصنوعی: از ظلم و ستم او شکایت نمی‌کنم، زیرا می‌دانم که اینها همه به خاطر بدشانسی و تقدیر من است.