شمارهٔ ۴
دوش دیدم یار مست و جمله اغیار مست
جام مست و باده مست و خانه خمار مست
جان ما مست و حریفان مست و ساقی مست مست
بزم مست و شاهد و مطرب همه یکبارمست
عقل مست و عشق مست و عاشق و معشوق مست
زهد مست و توبه مست و زاهد هشیار مست
کعبه و میخانه مست و مسجد و محراب مست
سنگ و چوب و گل همه مست و در و دیوار مست
گبر و ترسا و کلیسا مست و عیسی بود مست
دیر و ناقوس و صلیب و راهب و زنار مست
بت پرستان مست بودند و بت بتخانه مست
کافر و انکار مست و مؤمن و اقرار مست
رند دردآشام مست و شیخ و مولا بودمست
خرقه پوش شهرمست و جبه و دستار مست
علم و فتوی مست و مفتی مست و عالم بودمست
شبلی و منصور مست و ریسمان و دارمست
محتسب مست و عسس هم مست و شحنه بود مست
جمله اصناف مست و کوچه و بازار مست
صوفی ما مست و خلوت مست و ذوق و حال مست
هم مرید و پیر مست و طالب دیدار مست
جهل و عرفان مست و عارف مست و جاهل بود مست
سالک اطوار مست و صاحب اسرار مست
خاک وبادو آب و آتش جملگی بودند مست
انجم و افلاک مست و کوکب سیار مست
عقل کل مست و ملایک مست و جسم و روح مست
جبرئیل و وحی مست و احمدمختار مست
هم اسیری مست بود و جمله ذرات مست
کفر وایمان مست و دین و مذهب و دیندار مست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.