شمارهٔ ۵
وقت نماز ز عشق شنیدم عجب ندا
قد اذن الموئذن حیوا علی الفنا
ای دل بذوق زهر فنا نوش و غم مخور
بعدالفناء قد تجدالعز والبقا
گوید خرد که پر خطر است این طریق عشق
والله لا اخاف من الموت فی الهوی
گر پیش ازین جمال تو پنهان ز خلق بود
الان ذکر حسنک قد شاع فی الوری
کردی بنور خویش منور بصیرتم
حتی رایت وجهک فی کل مااری
مهر رخت ز پرده هر ذره ظاهرست
یا حبذا ظهورک فی صورة الخفی
بنگر جهان بدیده حق بین اسیریا
من نوره تنورت الارض والسما
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
وقت نماز ز عشق شنیدم عجب ندا
قد اذن الموئذن حیوا علی الفنا
هوش مصنوعی: زمانی که برای نماز فراخوانده شدم، صدای عجیبی از عشق به گوشم رسید: «برخیزید و به زندگی واقعی بپیوندید».
ای دل بذوق زهر فنا نوش و غم مخور
بعدالفناء قد تجدالعز والبقا
هوش مصنوعی: ای دل، از شیرینی زهر فنا لذت ببر و نگران نباش، چرا که پس از فنا ممکن است عزت و بقای واقعی را بیابی.
گوید خرد که پر خطر است این طریق عشق
والله لا اخاف من الموت فی الهوی
هوش مصنوعی: عقل میگوید که این راه عشق بسیار خطرناک است، اما من از مرگ در عشق نمیترسم.
گر پیش ازین جمال تو پنهان ز خلق بود
الان ذکر حسنک قد شاع فی الوری
هوش مصنوعی: اگر پیش از این زیبایی تو از مردم پنهان بود، حالا نام نیکوی تو در میان مردم منتشر شده است.
کردی بنور خویش منور بصیرتم
حتی رایت وجهک فی کل مااری
هوش مصنوعی: با نور خود چنان بصیرتم را روشن کردی که در هر چیزی چهرهات را میبینم.
مهر رخت ز پرده هر ذره ظاهرست
یا حبذا ظهورک فی صورة الخفی
هوش مصنوعی: محبت جمال تو در هر ذرهای پیدا است، چه زیباست که تو در شکل پنهان خود، نمایان میشوی.
بنگر جهان بدیده حق بین اسیریا
من نوره تنورت الارض والسما
هوش مصنوعی: به جهان با چشمی حقیقتنگر نگاه کن. ای اسیر، من نور تو هستم، نوری که زمین و آسمان را روشن میکند.