شمارهٔ ۳۶
ای روی چو خورشیدت تابان ز همه اشیا
ز آئینه هر ذره حسن رخ تو پیدا
از پرتو روی تو پیداست همه عالم
وز مهر جمال تو ذرات جهان شیدا
در آینه رویت شد جمله جهان ظاهر
هم مظهر حسن تست گر صورت و گر معنی
از نور رخت روشن گر کعبه و گر مسجد
وز کفر خم زلفت پیداست کلیساها
شد کون و مکان روشن ز انوار جمال تو
ای نور رخت پیدا از دنیی و از عقبی
در بحر وصال تو غرقست همه عالم
گر مؤمن و گر کافر گر جاهل و گردانا
آزاده ز هر قیدی مانند اسیری شو
تا حسن رخش بینی پیدا ز همه اشیا
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای روی چو خورشیدت تابان ز همه اشیا
ز آئینه هر ذره حسن رخ تو پیدا
هوش مصنوعی: ای چهرهات مانند خورشید درخشان است و زیبایی تو در همه چیز نمایان است. از هر آینه و هر ذره، جلوهای از جذابیت چهرهات دیده میشود.
از پرتو روی تو پیداست همه عالم
وز مهر جمال تو ذرات جهان شیدا
هوش مصنوعی: تأثیر درخشان چهره تو بر کل جهان مشهود است و زیبایی تو باعث شده که تمامی اجزاء جهان شیفته و مجذوب شوند.
در آینه رویت شد جمله جهان ظاهر
هم مظهر حسن تست گر صورت و گر معنی
هوش مصنوعی: در آینه چهرهات، تمام زیباییهای دنیا به نمایش درآمده است. تو خود نمایانگر زیبایی هستی، چه از نظر ظاهر و چه از نظر معنی.
از نور رخت روشن گر کعبه و گر مسجد
وز کفر خم زلفت پیداست کلیساها
هوش مصنوعی: از روشنی چهرهات، هم کعبه و هم مسجد پر نور میشوند و از تاریکی موهای تو، کلیساها نیز نمایان میگردند.
شد کون و مکان روشن ز انوار جمال تو
ای نور رخت پیدا از دنیی و از عقبی
هوش مصنوعی: کائنات و هستی به سبب زیباییهای تو روشن و نورانی شده است، ای نور چهرهات که در این دنیا و آن دنیا نمایان است.
در بحر وصال تو غرقست همه عالم
گر مؤمن و گر کافر گر جاهل و گردانا
هوش مصنوعی: تمام جهانیان، چه مؤمن و چه کافر، چه جاهل و چه دانا، در دریای وصالت غرق شدهاند.
آزاده ز هر قیدی مانند اسیری شو
تا حسن رخش بینی پیدا ز همه اشیا
هوش مصنوعی: خودت را از هر گونه محدودیت آزاد کن، مانند یک اسیر که به آزادی رسیده است تا زیبایی حقیقت را در همه چیز ببینی.

اسیری لاهیجی