شمارهٔ ۲۴
چون جلوه روی تو برونست ز احصا
هر لحظه بحسنی کنم آن روی تماشا
تا باد صبا پرده ز روی تو برافکند
شد مهر جمال تو ز هر ذره هویدا
هر بی بصری روی تو دیدن نتواند
ادراک جمال تو کند دیده بینا
در جنت اگر وعده دیدار نباشد
کس فرق ز جنت نکند دوزخ مأوا
آن نرگس جادو که شد افسانه یا فسون
هر لحظه بغمزی دل و دین می برد از ما
دلدار دل از ما چو برد چاره چه باشد
بی کوشش مجنون کششی هست ز لیلی
ذرات جهان بهر تجلی جمالش
چون جان اسیری شده اند مظهر و مجلا
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون جلوه روی تو برونست ز احصا
هر لحظه بحسنی کنم آن روی تماشا
هوش مصنوعی: هر بار که زیبایی چهرهات درخشش پیدا میکند، من در هر لحظه به تماشای آن زیبایی مشغول میشوم و از شمارش آن لذت میبرم.
تا باد صبا پرده ز روی تو برافکند
شد مهر جمال تو ز هر ذره هویدا
هوش مصنوعی: هنگامی که باد صبا پرده از روی تو کنار میزند، زیبایی تو در هر ذرهای نمایان میشود.
هر بی بصری روی تو دیدن نتواند
ادراک جمال تو کند دیده بینا
هوش مصنوعی: هیچ کسی که نبیند و درک نکند، نمیتواند زیبایی تو را بشناسد؛ فقط چشمان بینا توانایی درک جمال تو را دارند.
در جنت اگر وعده دیدار نباشد
کس فرق ز جنت نکند دوزخ مأوا
هوش مصنوعی: اگر در بهشت وعدهی دیدار وجود نداشته باشد، هیچکس نمیتواند بین بهشت و جهنم تفاوتی قائل شود، زیرا هر دو مکان مشابه خواهند بود.
آن نرگس جادو که شد افسانه یا فسون
هر لحظه بغمزی دل و دین می برد از ما
هوش مصنوعی: آن نرگس سحرآمیز که به داستانها و افسانهها تبدیل شده، با هر نگاهش دل و ایمان ما را میرباید.
دلدار دل از ما چو برد چاره چه باشد
بی کوشش مجنون کششی هست ز لیلی
هوش مصنوعی: وقتی دلدار دل ما را گرفت، چه کار میتوانیم بکنیم؟ بدون تلاش، مجنون نمیتواند از لیلی دل ببرّد؛ آن کشش و جذابیت هنوز وجود دارد.
ذرات جهان بهر تجلی جمالش
چون جان اسیری شده اند مظهر و مجلا
هوش مصنوعی: ذرات جهان به خاطر نمایان شدن زیباییهای او، مانند جانهایی اسیر شدهاند که میخواهند او را به تصویر بکشند و نشان دهند.