گنجور

شمارهٔ ۲۱۹

آنها که جهان آینه روی تو دانند
از دفتر عالم رقم حسن تو خوانند
آنان که نظر برخط و خال تو ندارند
از بی بصرانند و عجب بیخبرانند
عشاق تو با آنکه اسیران بلایند
از دولت عشق تو سلاطین جهانند
گر عاشق و معشوق ز هم بازشناسی
بینی که یقین شاه و گدا هم نفسانند
بگذشت بعشاق و همی گفت بطعنه
بنگر که اسیر غم عشقم چه کسانند
بیمار غم عشق تو تا جان نسپارد
از آب حیات لب لعلت نچشانند
گفتی که اسیری بره عشق فنا شو
برهر چه بود رای تو عشاق برآنند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنها که جهان آینه روی تو دانند
از دفتر عالم رقم حسن تو خوانند
هوش مصنوعی: آنهایی که دنیا را به مانند آینه‌ای برای زیبایی تو می‌پندارند، از همه‌ی موجودات و نوشته‌های عالم، زیبایی تو را می‌خوانند و تو را وصف می‌کنند.
آنان که نظر برخط و خال تو ندارند
از بی بصرانند و عجب بیخبرانند
هوش مصنوعی: افرادی که به زیبایی و ویژگی‌های ظاهری تو توجه نمی‌کنند، در واقع نابینا هستند و از حقیقت بی‌خبرند.
عشاق تو با آنکه اسیران بلایند
از دولت عشق تو سلاطین جهانند
هوش مصنوعی: عاشقان تو، اگرچه گرفتار مشکلات عشق هستند، اما به لطف محبت تو، مانند پادشاهان جهان به نظر می‌رسند.
گر عاشق و معشوق ز هم بازشناسی
بینی که یقین شاه و گدا هم نفسانند
هوش مصنوعی: اگر عشق و معشوق را از هم بشناسی، متوجه می‌شوی که حتی شاه و گدا نیز از نظر روح و نفس یکسان هستند.
بگذشت بعشاق و همی گفت بطعنه
بنگر که اسیر غم عشقم چه کسانند
هوش مصنوعی: عشق به پایان رسیده و او با کنایه به اطرافیان نگاه می‌کند و می‌گوید که کسانی که در غم عشق من گرفتار شده‌اند، چه کسانی هستند.
بیمار غم عشق تو تا جان نسپارد
از آب حیات لب لعلت نچشانند
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که کسی که به عشق تو دچار شده و درد دل دارد، تا زمانی که جانش را فدای این عشق نکند، از نوشیدن آب حیات که همان لب‌های زیبا و دلنشین توست، محروم خواهد ماند. به عبارت دیگر، عشق و غم آن برای او به قدری عمیق و تاثیرگذار است که نمی‌تواند از زیبایی و لذت‌های آن بهره‌مند شود.
گفتی که اسیری بره عشق فنا شو
برهر چه بود رای تو عشاق برآنند
هوش مصنوعی: گفتی که برای عشق باید خود را فدای آن کنی؛ در هر چه که نظر توست، عاشقان به همان چیز تمایل دارند.