گنجور

شمارهٔ ۱۸۳

جان ما بربست رخت و سوی جانان می‌رود
از می شوق جمالش مست و حیران می‌رود
طاقت دل چون ز سوز و درد عشقش طاق شد
بی‌سر و سامان سوی جان بهر درمان می‌رود
دل به کویت گر ز دست جور عشق آمد چه شد
چون گدایی داد خواهد پیش سلطان می‌رود
جان مشتاقم چو وصلش در وصال خویش دید
بر سر کوی فنا زان شاد و خندان می‌رود
گرچه عاشق ناتوان و کوی معشوق است دور
عشق چون غالب بود افتان و خیزان می‌رود
عاشق بیدل دمادم بر سر کوی حبیب
می‌کشد خواری و از بهر دل و جان می‌رود
جان شیدای اسیری در طریق عشق دوست
گرچه مست و بی‌خود آمد خوش به سامان می‌رود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جان ما بربست رخت و سوی جانان می‌رود
از می شوق جمالش مست و حیران می‌رود
هوش مصنوعی: روح ما به دنیای عشق و محبت منتقل شده و به سوی معشوق می‌رود. از شراب عشق و زیبایی او سرمست و گیج شده است و به سوی او می‌شتابد.
طاقت دل چون ز سوز و درد عشقش طاق شد
بی‌سر و سامان سوی جان بهر درمان می‌رود
هوش مصنوعی: وقتی که دل از سوز و درد عشقش ناتوان شد و آشفته گشت، به سمت جانش می‌رود تا درمانی پیدا کند.
دل به کویت گر ز دست جور عشق آمد چه شد
چون گدایی داد خواهد پیش سلطان می‌رود
هوش مصنوعی: اگر دلی در عشق تو سختی‌ها را تحمل کند، چه اشکالی دارد؟ چون گدایی که برای درخواست کمک به درگاه سلطان می‌رود، با امید و درخواستی پر از عشق و امید به آنجا می‌آید.
جان مشتاقم چو وصلش در وصال خویش دید
بر سر کوی فنا زان شاد و خندان می‌رود
هوش مصنوعی: دل مشتاق من وقتی آسوده می‌شود که وصال عشقش را در آغوشش ببیند. او با شادی و لبخند در کوی فنا قدم می‌زند.
گرچه عاشق ناتوان و کوی معشوق است دور
عشق چون غالب بود افتان و خیزان می‌رود
هوش مصنوعی: علی‌رغم اینکه عاشق ضعیف و ناتوان است و در مسیر محبوب خود قرار دارد، اما وقتی عشق به او غالب می‌شود، او با وجود افت و خیزهایی که دارد، همچنان به حرکتش ادامه می‌دهد.
عاشق بیدل دمادم بر سر کوی حبیب
می‌کشد خواری و از بهر دل و جان می‌رود
هوش مصنوعی: عاشق در تمام لحظات در کنار کوی محبوبش ذلت و نارضایتی را به جان می‌خرد و به خاطر عشق و احساساتش به آنجا می‌رود.
جان شیدای اسیری در طریق عشق دوست
گرچه مست و بی‌خود آمد خوش به سامان می‌رود
هوش مصنوعی: روح عاشقانه‌ای که در راه عشق به معشوق گرفتار است، هرچند که مست و بی‌خود باشد، اما باز هم به سمت آرامش و سامان می‌رود.