گنجور

شمارهٔ ۱۷۴

زان پیشتر که دور جهان را مدار بود
از شوق روی دوست دلم بیقرار بود
هرگز نگشت جان من از وصل ناامید
چون لطف دوست در حق من بیشمار بود
منصور وار گفت اناالحق بپای دار
هرکو بدار عشق چو او پایدار بود
مستی بی خمار بجز جان ما که دید؟
کو مست سرمدی ز می بی خمار بود
زان دم که شاه حسن تو زد خیمه در جهان
عالم ز شور عشق پر از گیرو دار بود
ناموس و فخر ما بجهان چیست؟عشق یار
عشاق را ز زهد ریا ننگ و عار بود
بی ما و من برفت اسیری براه دوست
چون ما و من حجاب ره وصل یار بود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زان پیشتر که دور جهان را مدار بود
از شوق روی دوست دلم بیقرار بود
هوش مصنوعی: قبل از آنکه جهان به چرخش درآید، دلم به خاطر عشق و زیبایی روی دوست بی‌قرار و آشفتگی بود.
هرگز نگشت جان من از وصل ناامید
چون لطف دوست در حق من بیشمار بود
هوش مصنوعی: هرگز امیدم از رسیدن به محبوب قطع نشد، چون محبت و لطف دوست نسبت به من بسیار زیاد بود.
منصور وار گفت اناالحق بپای دار
هرکو بدار عشق چو او پایدار بود
هوش مصنوعی: هر کس مانند منصور که با گفتن "من الحق" بر دار رفت، در عشق پایدار شود، هرگز در ازدست دادن خود دچار تردید نمی‌شود.
مستی بی خمار بجز جان ما که دید؟
کو مست سرمدی ز می بی خمار بود
هوش مصنوعی: هیچ‌کس جز ما در این دنیا حالتی از مستی بی‌خود را تجربه نکرده است. آیا کسی را سراغ دارید که همیشه در مستی باشد و از می‌ نوشیده باشد، اما نشانه‌ای از سرمستی نداشته باشد؟
زان دم که شاه حسن تو زد خیمه در جهان
عالم ز شور عشق پر از گیرو دار بود
هوش مصنوعی: از زمانی که شاه حسن (حسین) خیمه خود را در دنیا برپا کرد، عالم پر از شور و شوق عشق بود و درگیر و داری را به وجود آورد.
ناموس و فخر ما بجهان چیست؟عشق یار
عشاق را ز زهد ریا ننگ و عار بود
هوش مصنوعی: افتخار و ارزش ما در این جهان چیست؟ عشق به معشوق برای عاشقان از زهد و ریا کردن شرم‌آورتر است.
بی ما و من برفت اسیری براه دوست
چون ما و من حجاب ره وصل یار بود
هوش مصنوعی: اگر کسی در راه دوست به سر می‌برد، دیگر نیازی به «من» و «ما» ندارد. چون این خودخواهی و تفاخر، مانع رسیدن به وصال محبوب است.