گنجور

بخش ۶۱ - تمثیل

پیر بسطامی چو در میدان شتافت
در مقام قرب جانان راه یافت
آمد الهامش که ای خاص اله
هر چه می‌خواهد دلت از من بخواه
پیر گفتا نیست ما را هیچ خواست
عاشقان را چون تو مطلوبی کجاست
نیست بی تو صبر و آرامی مرا
من ترا خواهم ترا خواهم ترا
گفت حق تا از وجود بایزید
ذره ای ماند نخواهد بو شنید
تا تو هستی هست این خواهش محال
اولا دع نفس پس آنگه تعال
اندرین ره درنگنجد ما و تو
یا تو گنجی در میانه یا که او
زین حجاب ما و من یکدم برآ
در مقام وصل او بی من درآ
شد من و مایی حجاب راه ما
تا تو پیدایی نهان باشد خدا
در حقیقت شد دویی کفر طریق
شو مسلمان تا نباشی زان فریق
کی شود پیدا جمال وحدتش
تا بود بر جا اثر از کثرتش
چونکه گردد نور وحدت آشکار
ظلمت کثرت نماند برقرا ر
نور خورشید جهان چون شد عیان
در زمان گردد همه کوکب نهان
کی توان از قید خود گشتن خلاص
جز به عون محرم درگاه خاص
گر نباشد همت پیران راه
کی بیابد راهرو قرب اله
گر تو خواهی قرب درگاه خدا
دامن رهبر مکن یکدم رها
راه پر خوفست و رهزن بیشمار
همرهی با کاروان کن هوش دار
از رفیقان سر مکش ای راهرو
زیر پاشان همچو خاک راه شو
مغتنم دان سایۀ اهل کرم
بر هوای خود منه در ره قدم
هر که او در ظل اهل دل بود
عاقبت بی شک ز اهل دل شود
زانکه از اکسیر قرب اولیا
می شود مس وجودت کیمیا
پند مشفق را ز جان و دل پذیر
در دل اهل دلان رو جا بگیر
پیر باید اول وانگه سلوک
بی مربی هان مجو قرب ملوک
نه که هر کس کو ریاضت می‌کشد
از شراب وصل او جامی کشد
پیر رهدان گر نباشد رهبرت
از ریاضت نیست جز درد سرت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیر بسطامی چو در میدان شتافت
در مقام قرب جانان راه یافت
هوش مصنوعی: پیر بسطامی وقتی به عرصه حضور و فعالیت قدم گذاشت، به جایگاه نزدیکی با محبوب واقعی دست یافت.
آمد الهامش که ای خاص اله
هر چه می‌خواهد دلت از من بخواه
هوش مصنوعی: الهام به من گفت که ای خاص اله، هر چیزی که دل‌ات می‌خواهد از من بخواه.
پیر گفتا نیست ما را هیچ خواست
عاشقان را چون تو مطلوبی کجاست
هوش مصنوعی: پیر گفت: ما هیچ خواسته‌ای نداریم. عاشقان مانند تو که مطلوب هستند، کجا می‌توان یافت؟
نیست بی تو صبر و آرامی مرا
من ترا خواهم ترا خواهم ترا
هوش مصنوعی: بدون تو هیچ صبوری و آرامشی برای من وجود ندارد. من فقط تو را می‌خواهم، تو را می‌خواهم، تو را می‌خواهم.
گفت حق تا از وجود بایزید
ذره ای ماند نخواهد بو شنید
هوش مصنوعی: گفت حق که وقتی حتی ذره‌ای از وجود بایزید باقی بماند، هیچ کس بویی از این وجود نخواهد شنید.
تا تو هستی هست این خواهش محال
اولا دع نفس پس آنگه تعال
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو در کنار من هستی، این آرزو که به دست نیاید، وجود دارد. ابتدا نفس خود را کنترل کن و سپس به سمت اوج معنوی برو.
اندرین ره درنگنجد ما و تو
یا تو گنجی در میانه یا که او
هوش مصنوعی: در این مسیر، ما و تو نمی‌توانیم توقف کنیم، یا تو در میانه به ارزش‌ها و معانی رسیده‌ای، یا آن شخص دیگری.
زین حجاب ما و من یکدم برآ
در مقام وصل او بی من درآ
هوش مصنوعی: این شعر به ما می‌گوید که برای رسیدن به وصال و نزدیکی به معشوق، باید از خودخواهی و موانع درونی عبور کنیم. در واقع، به جای درگیر شدن در افکار و منیت‌های خود، باید لحظه‌ای خود را کنار بگذاریم و با تمام وجود به او نزدیک شویم.
شد من و مایی حجاب راه ما
تا تو پیدایی نهان باشد خدا
هوش مصنوعی: ما به دلیل وجود حجاب‌ها از مسیر خود دور شده‌ایم، اما تو که در پس این حجاب‌ها نهان هستی، خود را به ما نشان ده. خدا در این حالت پنهان است.
در حقیقت شد دویی کفر طریق
شو مسلمان تا نباشی زان فریق
هوش مصنوعی: در واقع، دوگانگی و کفر را پشت سر بگذار و مسلمان شو تا از آن گروهی که در انحراف هستند، دور بمانی.
کی شود پیدا جمال وحدتش
تا بود بر جا اثر از کثرتش
هوش مصنوعی: کی بر ما تجلی می‌کند زیبایی یکتایی‌اش تا زمانی که اثر کثرت در دنیا موجود است؟
چونکه گردد نور وحدت آشکار
ظلمت کثرت نماند برقرا ر
هوش مصنوعی: وقتی که نور یکتایی و انسجام نمایان شود، دیگر جایی برای تاریکی‌های کثرت باقی نخواهد ماند.
نور خورشید جهان چون شد عیان
در زمان گردد همه کوکب نهان
هوش مصنوعی: زمانی که نور خورشید بر جهان نمایان می‌شود، تمامی ستاره‌ها در آسمان ناپدید می‌گردند.
کی توان از قید خود گشتن خلاص
جز به عون محرم درگاه خاص
هوش مصنوعی: آیا می‌توان از بند خود آزاد شد، جز با یاری کسی که در درگاه الهی مقام خاصی دارد؟
گر نباشد همت پیران راه
کی بیابد راهرو قرب اله
هوش مصنوعی: اگر تلاش و اراده بزرگان و پیران نباشد، راهی برای سالکان به سوی نزدیکی خداوند پیدا نخواهد شد.
گر تو خواهی قرب درگاه خدا
دامن رهبر مکن یکدم رها
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی به خدا نزدیک شوی، هرگز از رهبر خود فاصله نگیر و او را ترک نکن.
راه پر خوفست و رهزن بیشمار
همرهی با کاروان کن هوش دار
هوش مصنوعی: راهنمایی و همراهی با یک گروه در سفر می‌تواند از خطرات و مشکلات جلوگیری کند، پس حواستان را جمع کنید و مراقب باشید.
از رفیقان سر مکش ای راهرو
زیر پاشان همچو خاک راه شو
هوش مصنوعی: ای مسافر، از دوستانت دور شو و خود را کوچک و بی‌اهمیت بدان، مانند خاکی که زیر پا قرار دارد.
مغتنم دان سایۀ اهل کرم
بر هوای خود منه در ره قدم
هوش مصنوعی: سایه لطف و محبت افراد نیکوکار را ارزشمند بدان و در مسیر زندگی‌ات از آن غافل نشو.
هر که او در ظل اهل دل بود
عاقبت بی شک ز اهل دل شود
هوش مصنوعی: هر کسی که در کنار افرادی باشد که دل‌های پاک و خیری دارند، در نهایت به همان سمت می‌رود و خود نیز از اهل دل می‌شود.
زانکه از اکسیر قرب اولیا
می شود مس وجودت کیمیا
هوش مصنوعی: چون که به خاطر نزدیکی به خدایان و مقام والدین روح و وجود تو ارزشمند و گرانبها می‌شود.
پند مشفق را ز جان و دل پذیر
در دل اهل دلان رو جا بگیر
هوش مصنوعی: نصیحت خیرخواه را با تمام وجود بپذیر و در دل اهل محبت و ادب جایگزاری کن.
پیر باید اول وانگه سلوک
بی مربی هان مجو قرب ملوک
هوش مصنوعی: پیر و استاد در ابتدا باید راه را نشان دهند، پس از آن نباید به دنبال نزدیکی به پادشاهان و مقام‌ها بدون راهنمایی و مربی باشید.
نه که هر کس کو ریاضت می‌کشد
از شراب وصل او جامی کشد
هوش مصنوعی: هر کسی که سختی‌ها و رنج‌ها را تحمل می‌کند، به‌طور خودکار به لذت و شادی وصال نمی‌رسد.
پیر رهدان گر نباشد رهبرت
از ریاضت نیست جز درد سرت
هوش مصنوعی: اگر معلم روحانی و راهنمای درست‌کار نباشد، حتی تلاش‌های شما در مسیر عرفانی به جز درد و رنج نخواهد انجامید.