گنجور

بخش ۴۸ - حکایتسائلی که از پیر بسطامی سئوال کرد

آن یکی از پیر بسطامی سئوال
کرد ره چونست سوی ذوالجلال
نیک بشنو تا چه گفت آن مقتدا
در گذر از خود رسیدی با خدا
گفت تو بر خیز ای سائل ز راه
چون تو برخیزی عیان گردد اله
نقش هستی را ز لوح دل تراش
تا نماید فاش نقش جانفزاش
نیست از خود شو که تا یابی نجات
چون تو برخیزی نشیند حق بجات
زین معما کی کنی تو فهم راز
چو ن به خود بینی گرفتاری تو باز
تا نیایی از لباس خود برون
کی به بزم وصل ره یابی درون
کی بیابی ره در این عالی مقام
تا نگردد رهبرت لطف کرام
زانکه بی ارشاد پیر رهنما
هیچ طالب ره نیابد با خدا
گر به امر پیر این ره می روی
عهده بر من عاقبت حق بین شوی
گر به خودخواهی شدن این راه دور
رهزنت سازد در ین ره عور و کور
تا نشان ره نگوید پیر راه
ره چه داند طالب راه اله
هر که او در عشق جانان می رود
پیر باید ورنه کارش بد شود
در پناه کاملی ایمنی نشین
سر مپیچ از حکم آن سلطان دین
تا به یمن دولت مردان حق
بر همه خلق جهان یابی سبق
ظاهرت باطن شود، غیبت حضور
ماتمت سور آید و غم ها سرور
درد درمان گردد و هجران وصال
بعد نزدیکی شود، نقصان کمال
نقش عالم سر بسر مبدل شود
باب تفصیل جهان مجمل شود
کل شئی هالک گردد عیان
رو نماید آن قیامت این زمان
نقد بینی وعده های نسیه را
لذت و آرام و انوار بقا
پرده بردار از رخ و اسرار بین
تا شود علم الیقین عین الیقین
رخت بر بند و بکل ظن و خیال
تا ن م اید رخ جمال با کمال
چون بنوشیدی شراب بیخودی
فارغ آیی از همه نیک و بدی
مست گردی از می جام وصال
محو باشی در جمال ذوالجلال
کفر برخیزد همه ایمان شود
مشکل عالم به حق آسان شود
رو نماید آفتاب حسن دوست
از پس هر ذره کو مغزست و پوست
بیند اینجا هر که ارباب صفاست
در قیامت آنچه موعود خداست
از خلاف نفس و از ارشاد پیر
کشف این معنی بجو ای بینظیر
رو ریاضت کش که تا یابی صفا
از خلاف طبع جو جان را جلا
از هوی و از ه وسها پاک شو
همچو روح اللّه بر افلاک شو

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن یکی از پیر بسطامی سئوال
کرد ره چونست سوی ذوالجلال
هوش مصنوعی: یک نفر از پیر بسطامی پرسید که راه رسیدن به ذات الهی چگونه است؟
نیک بشنو تا چه گفت آن مقتدا
در گذر از خود رسیدی با خدا
هوش مصنوعی: خوب گوش فرا بده تا ببینی آن پیشوای بزرگ چه گفت، زمانی که از خودت عبور کردی و به خدای خود نزدیک شدی.
گفت تو بر خیز ای سائل ز راه
چون تو برخیزی عیان گردد اله
هوش مصنوعی: ای درویش، بلند شو و از جا برخیز، زیرا وقتی تو بایستی و حرکت کنی، حقیقت و نور الهی برای تو نمایان می‌شود.
نقش هستی را ز لوح دل تراش
تا نماید فاش نقش جانفزاش
هوش مصنوعی: دست خود را بر روی دل بگذار و از آن تصویر خود را بساز تا عشق و زیبایی درونت را آشکار کند.
نیست از خود شو که تا یابی نجات
چون تو برخیزی نشیند حق بجات
هوش مصنوعی: برای نجات از مشکلات، نباید به خود بپردازی و خود را فراموش کنی. زمانی که تو از خودت دست برداری و به خداوند توجه کنی، او به یاری تو خواهد شتافت.
زین معما کی کنی تو فهم راز
چو ن به خود بینی گرفتاری تو باز
هوش مصنوعی: اگر بخواهی راز این معما را درک کنی، باید به خودت نگاهی بیندازی و ببینی که چطور در دام مشکلات خود گرفتار شده‌ای.
تا نیایی از لباس خود برون
کی به بزم وصل ره یابی درون
هوش مصنوعی: تا زمانی که از خواسته‌ها و زواید خود رها نشوی، نمی‌توانی به خوشبختی و ارتباط واقعی دست یابی.
کی بیابی ره در این عالی مقام
تا نگردد رهبرت لطف کرام
هوش مصنوعی: برای رسیدن به این مقام بلند، چگونه می‌توانی راهی بیابی، زمانی که رهبر تو بر قوت و مهربانی خود تکیه دارد؟
زانکه بی ارشاد پیر رهنما
هیچ طالب ره نیابد با خدا
هوش مصنوعی: زیرا بدون راهنمایی و هدایت یک شخص باتجربه، هیچ کسی مسیر درست را پیدا نخواهد کرد و نمی‌تواند به خداوند نزدیک شود.
گر به امر پیر این ره می روی
عهده بر من عاقبت حق بین شوی
هوش مصنوعی: اگر به فرمان و هدایت استاد پیش بروی، در پایان کار به فهم و درک حقیقی دست خواهی یافت.
گر به خودخواهی شدن این راه دور
رهزنت سازد در ین ره عور و کور
هوش مصنوعی: اگر به خاطر خودخواهی‌ات در این مسیر پرخطر و تیره‌رو، دچار مشکل شوی، خودت باعث نابودی‌ات خواهی شد.
تا نشان ره نگوید پیر راه
ره چه داند طالب راه اله
هوش مصنوعی: اگر راه را نشناسد کسی که تجربۀ کافی ندارد، چگونه ممکن است کسی که خود به دنبال راه الهی است، بتواند از او راهنمایی بگیرد؟
هر که او در عشق جانان می رود
پیر باید ورنه کارش بد شود
هوش مصنوعی: هر کسی که در عشق معشوق قدم می‌زند، باید با تجربه و پخته باشد، وگرنه دچار مشکلات و گرفتاری‌ها خواهد شد.
در پناه کاملی ایمنی نشین
سر مپیچ از حکم آن سلطان دین
هوش مصنوعی: در سایه‌ی وجود فردی کامل و مطمئن قرار بگیر و از دستورات و اراده‌ی آن رهبر دینی منحرف نشو.
تا به یمن دولت مردان حق
بر همه خلق جهان یابی سبق
هوش مصنوعی: با وجود نعمت و خوشبختی که از سوی مردان حقیقت به سایر مردم جهان می‌رسد، تو هم می‌توانی بر دیگران پیشی بگیری.
ظاهرت باطن شود، غیبت حضور
ماتمت سور آید و غم ها سرور
هوش مصنوعی: وقتی که درونت با ظاهرت یکی شود و حقیقت وجودی تو نمایان گردد، در آن صورت مشکلات و غم‌ها تبدیل به شادی و جشن می‌شوند.
درد درمان گردد و هجران وصال
بعد نزدیکی شود، نقصان کمال
هوش مصنوعی: دردها درمان می‌شوند و دوری به نزدیکی تبدیل می‌شود، و کمبودها به کمال می‌رسند.
نقش عالم سر بسر مبدل شود
باب تفصیل جهان مجمل شود
هوش مصنوعی: جهان در کلیت خود ممکن است نامشخص و مبهم باشد، اما وقتی به جزئیات آن نگاه می‌کنیم و جنبه‌های مختلفش را بررسی می‌کنیم، تصویر واضح‌تری از آن به دست می‌آوریم. در حقیقت، فهم عمیق‌تری از دانش و واقعیت‌ها می‌تواند سبب روشن شدن دیدگاه ما نسبت به جهان شود.
کل شئی هالک گردد عیان
رو نماید آن قیامت این زمان
هوش مصنوعی: هر چیزی در این جهان از بین خواهد رفت و در این زمان قیامت به وضوح نمایان می‌شود.
نقد بینی وعده های نسیه را
لذت و آرام و انوار بقا
هوش مصنوعی: اگر به وعده‌های نسیه و غیرمستقیم نگاه کنی، می‌توانی لذت، آرامش و روشنایی بقای جاودانی را ببینی.
پرده بردار از رخ و اسرار بین
تا شود علم الیقین عین الیقین
هوش مصنوعی: پرده را از چهره‌ات کنار بزن و به رازها نگاه کن تا دانش یقین به حقیقت یقین تبدیل شود.
رخت بر بند و بکل ظن و خیال
تا ن م اید رخ جمال با کمال
هوش مصنوعی: بار و بندالت را جمع کن و همه گمان‌ها و خیال‌ها را کنار بگذار تا چهره‌ی زیبای کامل تو نمایان شود.
چون بنوشیدی شراب بیخودی
فارغ آیی از همه نیک و بدی
هوش مصنوعی: زمانی که از شراب بنوشی و به حالت بی‌خودی درآیی، از همه خوب و بد دنیا رها می‌شوی و آسوده خاطر می‌گردی.
مست گردی از می جام وصال
محو باشی در جمال ذوالجلال
هوش مصنوعی: در حالی که از شراب عشق و وصال مست شده‌ای، غرق زیبایی ذات الهی باش.
کفر برخیزد همه ایمان شود
مشکل عالم به حق آسان شود
هوش مصنوعی: زمانی که کفر و نفاق و انکار در جامعه شیوع یابد، ایمان و باور به حق و حقیقت برای مردم دشوار می‌شود. اما زمانی که این مشکلات از میان بروند و اصل حقیقت نمایان شود، درک و پذیرش حق برای همه ساده‌تر خواهد شد.
رو نماید آفتاب حسن دوست
از پس هر ذره کو مغزست و پوست
هوش مصنوعی: آفتاب زیبایی محبوب، از هر ذره‌ای نمایان است؛ چرا که در هر چیز، در باطن آن سختی و ظرافت وجود دارد.
بیند اینجا هر که ارباب صفاست
در قیامت آنچه موعود خداست
هوش مصنوعی: هر کس که در این دنیا شاهد صفای دل و روح باشد، در روز قیامت آنچه خداوند وعده داده را خواهد دید.
از خلاف نفس و از ارشاد پیر
کشف این معنی بجو ای بینظیر
هوش مصنوعی: از اشتباهات نفس و از راهنمایی استاد، این مفهوم را جستجو کن ای بی‌نظیر.
رو ریاضت کش که تا یابی صفا
از خلاف طبع جو جان را جلا
هوش مصنوعی: ریاضت و تمرین کن تا به آرامش و صفا برسی؛ زیرا با دوری از میل‌ها و خواسته‌های نفسانی، جانت را پاک و روشن خواهی کرد.
از هوی و از ه وسها پاک شو
همچو روح اللّه بر افلاک شو
هوش مصنوعی: از خواسته‌ها و آرزوهای دنیوی دوری جسته و مانند روح‌الله به اوج آسمان‌ها پرواز کن.