بخش ۲۸ - در بیان آنکه بحکم اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک. متابعت نفس اصل همۀ بدیهاست و به مقتضای اوحی اللّه تعالی الی موسی فقال یا موسی ان اردت رضائی فخالف نفسک فانی لم اخلق خلقا ینازعنی غیرها. مخالت نفس سر همه طاعتهاست. و معرفت حقیقی که نتیجۀ وصول و قرب است، بیمخالفت نفس و هوی غیر ممکن است و به موجب: رجعنا من الجهاد الاصغر الی الجهاد الاکبر قیل و ما الجهاد الاکبر یا رسول اللّه قال جهاد النفس، بر خلاف نفس عمل نمودن در طریقت واجب است.
چون ترا نفس تو شد اعدا عدو
بر حذر می باش روز و شب از او
هر که گردد او مطیع نفس بد
روی نیکی می نبیند تا ابد
خود خلاف نفس در راه خدا
بهترین طاعت آمد مر تو را
بدترین دشمنت چون نفس تست
دوستی با وی مکن ای مرد سست
چون سر کفر جهان ای مرد دین
بردن فرمان نفس آمد یقین
بر خلافش کن هر آنچه می کنی
تا رهی از مکر آن دیو دنی
در خلاف نفس شو ثابت قدم
تا گذر یابی به اسرار قدم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.