بخش ۲۲ - در بیان قیامات انفسی و منازل و مراتب سیر سالکان
نفس اماره چو مرد از خوی بد
دید موتوا را به دیده سر خود
شد قیامتهای نفس ظاهرش
دید من مات عیان چشم سرش
خود قیامتهای انفس هست چار
آن یکی صغری دگر وسطی شمار
بعد از آن کبری دگر عظمی بدان
تاکه گردی عارف اسرار جان
مردن نفس از هوی صغری شمار
از هوی چون مرد، دل شد آشکار
دل چو طبع روح گیرد در رشاد
خواند وسطی نام او را اوستاد
روح چون گردد خفی کبری شود
محو هستیها بکل عظمی شود
این قیامتها چو شد عین الیقین
منکشف گردد به دل حق الیقین
آن زمان مرآت وجه حق شوی
بگذری از قید حق مطلق شوی
محو گردی در تجلی جمال
راه یابی در نهایات وصال
در دلت نور خدا تابان شود
جان پاکت واصل جانان شود
مرده و زنده به امر پیر شو
تا نگردی تو به خود بینی گرو
بخش ۲۱ - در بیان وصف الحال و تحریض در ریاضت و اشارت به موت اختیاری بحکم موتوا قبل ان تموتوا: من درین ره چون که گشتم محو عشقبخش ۲۳ - اشارت به اخلاق ذمیمه و حسنه و تهذیب اخلاق سیئه بحسنه و آثار و اسرار آن و در بیان آنکه بهشت و دوزخ نتایج اعمال و اخلاق حسنه و سیئه است و این هر دو در دار دنیا با انسان است.: نیست مردم هر کرا خلق بدست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نفس اماره چو مرد از خوی بد
دید موتوا را به دیده سر خود
هوش مصنوعی: نفس اماره مانند مردی است که وقتی عیبهای خود را میبیند، به چشمان خود میگوید که باید بمیرد یا از بین برود. این بیان نشاندهنده این است که وقتی انسان به بدیهای درون خود پی میبرد، باید به دنبال تغییر و اصلاح خود باشد.
شد قیامتهای نفس ظاهرش
دید من مات عیان چشم سرش
هوش مصنوعی: وقتی که انسان به درک و شناخت عمیق از خود و وجودش میرسد، به حالتی دست مییابد که گویی در روز قیامت قرار دارد. من با چشمان بیدار و واضح خود، حقیقت و جواهر وجود او را مشاهده میکنم.
خود قیامتهای انفس هست چار
آن یکی صغری دگر وسطی شمار
هوش مصنوعی: در درون هر فرد، نشانههایی از قیامت وجود دارد. میتوان با بررسی ویژگیها و رفتارهای او به درک عمیقتری از ذات و حقیقت انسان رسید.
بعد از آن کبری دگر عظمی بدان
تاکه گردی عارف اسرار جان
هوش مصنوعی: بعد از آن که به درجهای بلند و عظیم برسی، باید به این نکته توجه کنی که چهگونه به شناخت عمیق و رازهای وجودی خود و جانت نائل آمانی.
مردن نفس از هوی صغری شمار
از هوی چون مرد، دل شد آشکار
هوش مصنوعی: مرگ نفس از خواستههای کوچک، به شماره میآید و زمانی که انسان این خواستهها را کنار بگذارد، دل او به حقیقت و گنجینههای درونش نمایان میشود.
دل چو طبع روح گیرد در رشاد
خواند وسطی نام او را اوستاد
هوش مصنوعی: دل وقتی که تحت تأثیر روح قرار میگیرد، در میانهٔ کار، نام او را استاد میخواند.
روح چون گردد خفی کبری شود
محو هستیها بکل عظمی شود
هوش مصنوعی: زمانی که روح در مقام والای خود قرار گیرد، تمام آثار و نشانههای وجودی از بین میروند و به شدت بزرگ و عظیم میشود.
این قیامتها چو شد عین الیقین
منکشف گردد به دل حق الیقین
هوش مصنوعی: وقتی این قیامها و حرکات به وضوح و یقین برای من روشن شود، حقیقت مطلق در دل من آشکار خواهد شد.
آن زمان مرآت وجه حق شوی
بگذری از قید حق مطلق شوی
هوش مصنوعی: در آن زمان که مانند آینه به حق و حقیقت دست یابی، از محدودیتها و قیدهای مطلق خارج خواهی شد.
محو گردی در تجلی جمال
راه یابی در نهایات وصال
هوش مصنوعی: در زیبایی و درخشندگی عشق غرق میشوی و به عمق روابط معنوی و وصل میرسی.
در دلت نور خدا تابان شود
جان پاکت واصل جانان شود
هوش مصنوعی: وقتی در دل تو نور خدا بتابد، روح پاکت به اصل و منبع آن پیوند میخورد.
مرده و زنده به امر پیر شو
تا نگردی تو به خود بینی گرو
هوش مصنوعی: برای اینکه از خودخواهی و خودبینی رهایی یابی، باید به فرمان و نظر بزرگترها توجه کنی، زیرا چه مرده و چه زنده، هر دو در سایهی آن هدایت میشوند.