گنجور

شمارهٔ ۹۴۵

تا کی ای پیر مغان میکده را در بستن
جان یکسلسله مخمور زحسرت خستن
کف تو مقسم رزق است و دو گیتی مرزوق
چند شاید در روزی بدو عالم بستن
کهربائی تو و ما کاه یکی جذبه زلطف
که بکوشش نتوانیم به تو پیوستن
از عدم تا بوجود این کشش از تست ای عشق
مرغ بی بال و پر از دام کی آرد جستن
تا تو در را نگشائی همه درها بسته است
بستن از تست نیاید زکسی بشکستن
عشق را پیشه چو مشاطگی حسن بتان
کار عشاق کدام است زجان بگسستن
تا سزای من و تو چیست بفردا زاهد
من و توبه شکنی ها تو و خم بشکستن
تو که صاحب کرمی رد نکنی سائل خویش
کار درویش چه باشد بطلب بنشستن
عمری آشفته بود بر در تو خاک نشین
از تو نان خواهد و از منت دونان رستن

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا کی ای پیر مغان میکده را در بستن
جان یکسلسله مخمور زحسرت خستن
هوش مصنوعی: ای پیر مغان، تا کی می‌خواهی در میکده را ببندی و دل یک دسته عاشق مست را به خاطر ناامیدی و خستگی، برنجانی؟
کف تو مقسم رزق است و دو گیتی مرزوق
چند شاید در روزی بدو عالم بستن
هوش مصنوعی: دست تو منبع رزق و روزی است و در این دنیا چه بسا که روزی افراد به تو وابسته باشد.
کهربائی تو و ما کاه یکی جذبه زلطف
که بکوشش نتوانیم به تو پیوستن
هوش مصنوعی: عصاره وجود تو و ما مانند کاه است که به خاطر محبت و لطفت جذبه‌ای بین ماست، اما ما نمی‌توانیم به تو نزدیک شویم.
از عدم تا بوجود این کشش از تست ای عشق
مرغ بی بال و پر از دام کی آرد جستن
هوش مصنوعی: عشق، تو خود عاملی هستی که از نبود به هستی می‌کشی. مرغی که نه بال دارد و نه پر، چگونه می‌تواند از دام فرار کند؟
تا تو در را نگشائی همه درها بسته است
بستن از تست نیاید زکسی بشکستن
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو تصمیم نگیری و اقدام نکنی، همه راه‌ها بسته خواهد بود. این موضوع ناشی از اراده و اختیار خود توست و نباید انتظار داشته باشی که از دیگران کمکی بیابی.
عشق را پیشه چو مشاطگی حسن بتان
کار عشاق کدام است زجان بگسستن
هوش مصنوعی: عشق همچون یک حرفه و هنر است، مانند آرایشگری که جمال معشوق را می‌آراید. در میان کارهای عاشقان، کدام یک توانایی رهایی از جان و دل را دارد؟
تا سزای من و تو چیست بفردا زاهد
من و توبه شکنی ها تو و خم بشکستن
هوش مصنوعی: تا ببینیم نتیجه اعمال من و تو چه خواهد شد؛ در آینده زاهد من و عذاب‌های تو برای توبه‌ شکنی‌ها و شکستن شراب به نمایش خواهد آمد.
تو که صاحب کرمی رد نکنی سائل خویش
کار درویش چه باشد بطلب بنشستن
هوش مصنوعی: تو که مهربانی و لطف داری، نیازی نیست که از درخواست نیازمندان چشم‌پوشی کنی. در اینجا، کار درویش (نیازمند) چیست که برای نشستن و درخواست کمک بیاید؟
عمری آشفته بود بر در تو خاک نشین
از تو نان خواهد و از منت دونان رستن
هوش مصنوعی: شخصی سال‌ها در کنار در تو زندگی کرده و در خاک نشسته است. او از تو انتظار نیکی و روزی دارد و می‌خواهد از لطف کس دیگری بی‌بهره نماند.