گنجور

شمارهٔ ۸۶۶

ای که به‌ جاه و منزلت ره نبرد خیال من
از خم زلف مو به مو باز بپرس حال من
ناله زیر و بم کشم تا که رسد به گوش تو
تا که چو چنگ می‌دهد زلف تو گوشمال من
عید کنند خلق اگر در مه روزه از هلال
عید منست روی تو ابروی تو هلال من
زهره به مشتری قران گرچه بسی کند ولی
سعد نه تا نشد به تو نوبت اتصال من
راند به کام دشمنان دوست مر او بریخت خون
گو بنشین و عیش کن دشمن بدسگال من
گفتم جان به کف روم تا که به دستش آورم
وصل تو محتمل نشد با همه احتمال من
آشفته آفتاب را سجده مکن که گویدم
عکس علی عیان شود زآینه‌ی جمال من

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای که به‌ جاه و منزلت ره نبرد خیال من
از خم زلف مو به مو باز بپرس حال من
هوش مصنوعی: ای کسی که به خاطر مقام و موقعیتت، خیال من را مشغول کرده‌ای، از هر رشته زلف مویم بپرس که حال و روز من چگونه است.
ناله زیر و بم کشم تا که رسد به گوش تو
تا که چو چنگ می‌دهد زلف تو گوشمال من
هوش مصنوعی: من با ناله‌هایی عمیق و ریز به تو نزدیک می‌شوم، تا تو نیز مانند چنگی که از موهای تو آویزان است، من را به خود جذب کنی.
عید کنند خلق اگر در مه روزه از هلال
عید منست روی تو ابروی تو هلال من
هوش مصنوعی: اگر مردم جشن بگیرند، اما در روز عید روزه دار باشند، برای من عید واقعی چهره تو و ابروی زیبایت است که مانند هلال (ماه) می‌درخشد.
زهره به مشتری قران گرچه بسی کند ولی
سعد نه تا نشد به تو نوبت اتصال من
هوش مصنوعی: هرچند که زهره به مشتری در حال مقایسه و رقابت است و در این رقابت موفقیت‌هایی دارد، اما سعادت و خوشبختی من تا زمانی که به تو متصل نشوم، به دست نخواهد آمد.
راند به کام دشمنان دوست مر او بریخت خون
گو بنشین و عیش کن دشمن بدسگال من
هوش مصنوعی: دوست به دست دشمنان افتاد و بر اثر این کار خونش ریخته شد. حالا بنشین و لذت ببر، ای دشمنی که به من آسیب رساندی.
گفتم جان به کف روم تا که به دستش آورم
وصل تو محتمل نشد با همه احتمال من
هوش مصنوعی: به خودم گفتم که جانم را به خطر می‌اندازم تا به وصال تو برسم، اما با وجود تمام امیدهایم، این امر محقق نشد.
آشفته آفتاب را سجده مکن که گویدم
عکس علی عیان شود زآینه‌ی جمال من
هوش مصنوعی: به آفتاب آشفته تعظیم نکن، چرا که می‌گوید تصویری از علی در آینه‌ی زیبایی من نمایش داده خواهد شد.