شمارهٔ ۸۶۳
از دهان تو حدیثی چو بوهم اندیشم
عقده نقطه موهوم شود حل پیشم
تا زابروی کجش یافته ام خط امان
از کجیهای تو ای چرخ کجا اندیشم
گر بود ساقی ما بر سر پیمان الست
من به پیمانه کشی از همه مستان پیشم
شاید از کیش زچرخم پی قربان آرند
زانکه قربانی تو ای بت کافر کیشم
تاج سر خاک رهت کسوت من مهر رخت
در طریقت عجبی نیست اگر درویشم
من و بوسیدن نوشین لب به از عسلست
که چو زنبور زنند از همه جانب نیشم
منکه از ناوک خونریز نظر مجروحم
آه از آن روز که بهبود پذیرد ریشم
بر درت طوق بگردن رسد آشفته شها
که سگانت بشمارند زلطف از خویشم
دشت پرگرگ بود مرتعم ایدست خدا
تو بر آن گله شبانی و منت آن میشم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از دهان تو حدیثی چو بوهم اندیشم
عقده نقطه موهوم شود حل پیشم
هوش مصنوعی: از صحبتهای تو چیزی میشنوم که مرا به تفکر وامیدارد و این نگرانی و ابهام در ذهنم برطرف میشود.
تا زابروی کجش یافته ام خط امان
از کجیهای تو ای چرخ کجا اندیشم
هوش مصنوعی: از زمانی که با ابروی کج او آشنا شدم، به خاطر کجیهای تو ای زمانه، نمیدانم به کدام سو فکر کنم یا بروم.
گر بود ساقی ما بر سر پیمان الست
من به پیمانه کشی از همه مستان پیشم
هوش مصنوعی: اگر ساقی ما به وعده هایی که در عالم برزخ داده شده، وفادار باشد، من از بین همه میگساران، او را برای پر کردن پیمانه انتخاب میکنم.
شاید از کیش زچرخم پی قربان آرند
زانکه قربانی تو ای بت کافر کیشم
هوش مصنوعی: شاید از راه من که به دینی غیر از دین تو تعلق دارد، به پای تو قربانی کنند؛ زیرا قربانی من ای معشوق بیدین، تو هستی.
تاج سر خاک رهت کسوت من مهر رخت
در طریقت عجبی نیست اگر درویشم
هوش مصنوعی: بر سرم تاجی از خاک راه تو دارد و لباس من مهر چهرهات است؛ در این مسیر شگفتی ندارد اگر من یک درویش باشم.
من و بوسیدن نوشین لب به از عسلست
که چو زنبور زنند از همه جانب نیشم
هوش مصنوعی: من و بوسیدن لبهای شیرین، از عسل هم بهتر است زیرا به گونهای که زنبور نیش میزند، من نیز تحت تأثیر آن لذت قرار میگیرم.
منکه از ناوک خونریز نظر مجروحم
آه از آن روز که بهبود پذیرد ریشم
هوش مصنوعی: من از نگاه بدی که به من انداختهاند آسیب دیدهام و آه، از آن روزی که موهایم خوب شود، چه بر من خواهد گذشت.
بر درت طوق بگردن رسد آشفته شها
که سگانت بشمارند زلطف از خویشم
هوش مصنوعی: در آستانهٔ در تو، شاه آشفتهای با گردنبند (طوق) میآید، که سگهای تو به خاطر محبت و مهربانی، من را از خودشان به شمار آورند.
دشت پرگرگ بود مرتعم ایدست خدا
تو بر آن گله شبانی و منت آن میشم
هوش مصنوعی: دشت پر از گرگ بود و من در آن سرزمین به دنبال علف بودم. تو سرپرست این گله هستی و بر من منت داری.