شمارهٔ ۷۶۴
آیا که داده فتوی بر بی گناهیم
کز خون من گذشته ترک سپاهیم
من خود دهم بفتویخونم تو را سند
گر وحشتت بدل بود از دادخواهیم
خونم چو ریختی سرانگشت خود بشوی
تا ناخن خضاب تو ندهد گواهیم
از چه مرا به بند نبندی که وحشیم
از چه مرا بشست نگیری که ماهیم
من برندارم از سر کوی تو سر به تیغ
بر سر اگر نهی کله پادشاهیم
مغرور ابروی چو کمانی و بی خبر
از تیر آه نیم شب و صبحگاهیم
آشفته بود بلبل باغت بگوز چیست
ای گل خدای را که چنین خار خواهیم
من میگریزم از تو بخاک در نجف
باشد مکان به سایه لطف الهیم
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آیا که داده فتوی بر بی گناهیم
کز خون من گذشته ترک سپاهیم
هوش مصنوعی: آیا کسانی بر بیگناهی من حکم میدهند، در حالی که ما از خون من گذشته و از گروهی که در کنارم بودند جدا شدهایم؟
من خود دهم بفتویخونم تو را سند
گر وحشتت بدل بود از دادخواهیم
هوش مصنوعی: اگر از دادخواهی من ترسیدهای، من خودم با نامهای رسمی به تو کمک میکنم تا از این دلهره بیرون بیایی.
خونم چو ریختی سرانگشت خود بشوی
تا ناخن خضاب تو ندهد گواهیم
هوش مصنوعی: وقتی خونم را بر زمین ریختی، انگشتهایت را بشوی تا ناخنهایت که رنگی شدهاند، نشانهای بر این کار من نباشند.
از چه مرا به بند نبندی که وحشیم
از چه مرا بشست نگیری که ماهیم
هوش مصنوعی: چرا مرا به زنجیر نمیکشی، وقتی که من آزاد و وحشی هستم؟ چرا مرا در دام نمیگیری، در حالی که من مانند ماهی در آب هستم و نمیتوانم در قفس بمانم؟
من برندارم از سر کوی تو سر به تیغ
بر سر اگر نهی کله پادشاهیم
هوش مصنوعی: اگر در کوی تو، سرم را به تیغ بگذاری، من باز هم از آنجا کنار نمیروم، چون ما همچون پادشاهان هستیم.
مغرور ابروی چو کمانی و بی خبر
از تیر آه نیم شب و صبحگاهیم
هوش مصنوعی: چشمان زیبا و ابروهای کمانیات باعث شده که مغرور باشی و تو از تاثیری که نگاه تو بر قلب دیگران میگذارد بیخبر هستی. این تاثیر مانند تیرهایی است که در نیمه شب و صبحگاه به سمت عشق و احساسات پرتاب میشود.
آشفته بود بلبل باغت بگوز چیست
ای گل خدای را که چنین خار خواهیم
هوش مصنوعی: بلبل باغ از درد و آشفتهگیاش ناله میکند و میپرسد ای گل، چه بر سرت آمده که ما اینقدر بیتاب و غمگین شدهایم.
من میگریزم از تو بخاک در نجف
باشد مکان به سایه لطف الهیم
هوش مصنوعی: من از تو دور میشوم و در خاک نجف پناه میبرم که در آنجا سایه لطف خداوند بر من است.

آشفتهٔ شیرازی