گنجور

شمارهٔ ۷۵۳

آن ترک که غارتگر صبر است و سکونم
گو باز بیا تا که کشی پنجه بخونم
آن روز که زد طاق نهان خانه عشقت
من بار تو بر فرق نهاده چو ستونم
در اوج محبت دو سه بالی بزدم بیش
گنجشک صفت در کف شهباز زبونم
آهم شرر افکند بر افلاک سحرگاه
پنهان نتوان کرد زکس سوز درونم
چون بیندم از سلسله داران تو مجنون
بر گردن طاعت بنهد طوق جنونم
آشفته ام وعشق علی ورزم و گویم
گر عشق نورزم بجهان زاهد دونم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن ترک که غارتگر صبر است و سکونم
گو باز بیا تا که کشی پنجه بخونم
هوش مصنوعی: آن جوان خوش‌چهره و جذاب که باعث به هم ریختن آرامش و صبر من شده است، بیا و دوباره به سراغم بیا تا بتوانی با من بر سر عشق و احساساتم بازی کنی.
آن روز که زد طاق نهان خانه عشقت
من بار تو بر فرق نهاده چو ستونم
هوش مصنوعی: در آن روز که عشق تو را پنهان کرد، من مانند ستونی بودم که بار تو را بر دوش خود گذاشته‌ام.
در اوج محبت دو سه بالی بزدم بیش
گنجشک صفت در کف شهباز زبونم
هوش مصنوعی: در اوج عشق و محبت، احساس کردم که چند پر به پرواز درآوردم. مانند گنجشکی کوچک، در دست عقابی بزرگ و محترم، بی‌صدا و ناتوان هستم.
آهم شرر افکند بر افلاک سحرگاه
پنهان نتوان کرد زکس سوز درونم
هوش مصنوعی: آه من مانند آتش در آسمان پراکنده می‌شود و در طلوع صبح، نمی‌توانم در برابر کسی درد درونم را پنهان کنم.
چون بیندم از سلسله داران تو مجنون
بر گردن طاعت بنهد طوق جنونم
هوش مصنوعی: وقتی می‌بینم که مجنون، به نشانه اطاعت، گردن‌بند عشق تو را برمی‌دارد، خودم را در درون این دیوانگی غرق می‌کنم.
آشفته ام وعشق علی ورزم و گویم
گر عشق نورزم بجهان زاهد دونم
هوش مصنوعی: من دچار آشفتگی‌ام و به عشق علی مشغولم و می‌گویم اگر در عشق تلاش نکنم، در این دنیا من زاهدی حقیر هستم.