گنجور

شمارهٔ ۷۵۰

چند همچون مرغ شب از تاب خور پنهان شوم
وقت شد تا پرفشان چون بلبل بستان شوم
تا به کی چون زاغ اندر باغ آیم با خزان
عندلیبم کن که تا زیب بهارستان شوم
تا به کی باشم سکندروار در ظلمات نفس
جرعه‌ای بخشا مرا تا چشمهٔ حیوان شوم
چیستم من مشت خاکی تیره آلوده به رنگ
قطره‌ای افشان به خاکم تا سراپا جان شوم
ذره زآن کیمیا ده تا که اکسیرم نی
تا شوم قابل که با خاک درت یکسان شوم
چون فلاطون چند جویم سرّ حکمت را ز خم
لقمه‌ای بخشا از آن خوانم که تا لقمان شوم
ساقیا از آبشار معرفت رطلی بیار
تا شناسم یار و بر اغیار دست‌افشان شوم
پارسی‌گو الکن و آشفتهٔ شیرازی‌ام
منطقم بگشا که در مدح نبی سحبان شوم
مرتضی را وصف گویم تا امام عسکری
بعد از آن مدحت‌سرای صاحب امکان شوم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چند همچون مرغ شب از تاب خور پنهان شوم
وقت شد تا پرفشان چون بلبل بستان شوم
هوش مصنوعی: به مدت طولانی مانند پرنده‌ای شب‌زنده‌دار، از نور خورشید دور مانده‌ام. حالا وقت آن است که مانند بلبل، با شادابی و سرزندگی به زندگی و زیبایی‌ها بپردازم.
تا به کی چون زاغ اندر باغ آیم با خزان
عندلیبم کن که تا زیب بهارستان شوم
هوش مصنوعی: چقدر باید مانند زاغ در باغ زندگی کنم و منتظر بمانم که خزان مانند بلبل به من کمک کند تا به زیبایی بهار برسم؟
تا به کی باشم سکندروار در ظلمات نفس
جرعه‌ای بخشا مرا تا چشمهٔ حیوان شوم
هوش مصنوعی: تا کی باید در تاریکی‌های نفس خود سرگردان بمانم؟ کمی نور به من بده تا بتوانم مانند موجودی زنده و با طراوت زندگی کنم.
چیستم من مشت خاکی تیره آلوده به رنگ
قطره‌ای افشان به خاکم تا سراپا جان شوم
هوش مصنوعی: من تنها یک توده خاکی سیاه و آلوده هستم که با قطره‌ای می‌توانم جان بگیرم و به زندگی بپردازم.
ذره زآن کیمیا ده تا که اکسیرم نی
تا شوم قابل که با خاک درت یکسان شوم
هوش مصنوعی: من به اندازه‌ی یک ذره از آن کیمیا هستم، نه تا کنون که به اکسیر رسیده‌ام. سپس به مرحلة‌ای می‌رسم که با خاک درگاه تو یکسان شوم.
چون فلاطون چند جویم سرّ حکمت را ز خم
لقمه‌ای بخشا از آن خوانم که تا لقمان شوم
هوش مصنوعی: من همچون افلاطون، به دنبال درک عمیق حکمت هستم و همین که لقمه ای از آن دانش نصیبم شود، آن را به حساب می‌آورم، زیرا می‌خواهم به درجه‌ای از حکمت و خرد مانند لقمان دست یابم.
ساقیا از آبشار معرفت رطلی بیار
تا شناسم یار و بر اغیار دست‌افشان شوم
هوش مصنوعی: ای ساقی، از آبشار دانش و آگاهی یک پیمانه بیاور تا بتوانم محبوبم را بشناسم و در برابر دیگران ابراز شادی و خشنودی کنم.
پارسی‌گو الکن و آشفتهٔ شیرازی‌ام
منطقم بگشا که در مدح نبی سحبان شوم
هوش مصنوعی: من به زبان فارسی صحبت می‌کنم، حتی اگر گویشم ناقص و مختص باشد. بگذارید حرف بزنم تا در ستایش پیامبر سحبان بیان شم.
مرتضی را وصف گویم تا امام عسکری
بعد از آن مدحت‌سرای صاحب امکان شوم
هوش مصنوعی: در وصف مرتضی سخن می‌گویم تا پس از آن درباره امام عسکری از ویژگی‌ها و فضایل او سرودن را آغاز کنم.