شمارهٔ ۷۴
نوبهار است و عروس گل کشید از رخ نقاب
رخت عیش از کاخ اندر باغ آور با شتاب
عندلیب از شاخ گلبانگ صبوحی میزند
یعنی از غفلت برون آیید از مستان خواب
من غزلخوان تو بلبل نغمهسنج از گل به باغ
چنگ مطرب در رباب و جام ساقی پرشراب
شاهد گلزار بیپرده است میْ ده ساقیا
تا مگر پردهنشین من درآید بیحجاب
شاخ طوبی در بر بالای رعنای تو خم
آب کوثر پیش لعل میپرست تو سراب
با مدادی عنبرین نقاش شیرین کار صنع
زد رقم بر آن گل رخسار خط انتخاب
تیر اگر بارد ز دیدار بتان دیده مدوز
تیغ اگر آید ز میدان نکویان رخ متاب
تا نگریم من نخندد غنچه آن لعل لب
آری آری خنده گل باشد از اشک سحاب
نیست حایل نه حجابش پیش چشم حقشناس
هرکه چون آشفته بیند روی شاهد بینقاب
ز ما تو بیسبب ای آفتاب روی متاب
که هست ماه رخت شمع محفل اصحاب
ز بیم نرگس فتان تست پردهنشین
نه اینکه فتنه آخر زمان بود در خواب
حدیث شوق تو را مینگاشت نیست عجب
اگر به جای مداد از قلم چکد خوناب
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نوبهار است و عروس گل کشید از رخ نقاب
رخت عیش از کاخ اندر باغ آور با شتاب
هوش مصنوعی: بهار فرا رسیده و گل مانند عروسی زیبا پرده از چهرهاش برداشت. با شتاب شادی و خوشی را به باغها بیاور و با خود به کاخها ببر.
عندلیب از شاخ گلبانگ صبوحی میزند
یعنی از غفلت برون آیید از مستان خواب
هوش مصنوعی: بلبل از شاخه درخت به صدای دلانگیز صبحگاهی آواز میخواند، به این معنا که از خواب غفلت و بیخبری بیدار شوید و به آغوش حقیقت بازگردید.
من غزلخوان تو بلبل نغمهسنج از گل به باغ
چنگ مطرب در رباب و جام ساقی پرشراب
هوش مصنوعی: من همچون بلبل، شعر و نغمه میسرایم و در باغ، با ساز مطرب و جام پر از شراب، لحظاتی شاد و سرشار از زیبایی را تجربه میکنم.
شاهد گلزار بیپرده است میْ ده ساقیا
تا مگر پردهنشین من درآید بیحجاب
هوش مصنوعی: ساقی، شراب بنوشان که زیبای خوشرو و دلربا در میان باغ بیپرده و بیحجاب ظهور کند و من هم از غیبت او رهایی یابم.
شاخ طوبی در بر بالای رعنای تو خم
آب کوثر پیش لعل میپرست تو سراب
هوش مصنوعی: شاخ طوبی، درختی بهشتی، در بالای زیبایی تو خم شده است و آب کوثر، که نمادی از پاکی است، در برابر لعل زیبایی تو، مانند سراب جلوه میکند.
با مدادی عنبرین نقاش شیرین کار صنع
زد رقم بر آن گل رخسار خط انتخاب
هوش مصنوعی: نقاشی با مداد خوشبو و خوشرنگ، با هنر و مهارت خود، بر روی چهره گلی زیبا و دلنشین، اثر دلپذیری خلق کرده است.
تیر اگر بارد ز دیدار بتان دیده مدوز
تیغ اگر آید ز میدان نکویان رخ متاب
هوش مصنوعی: اگر تیر عشق از دیدن معشوقان به شما اصابت کرد، نگران نباشید. اگر هم شمشیر دشمن از میدان جنگ بیفتد، نیکو رویان را پشت نکنید.
تا نگریم من نخندد غنچه آن لعل لب
آری آری خنده گل باشد از اشک سحاب
هوش مصنوعی: تا زمانی که من نمیخندم، غنچه لبهای آن محبوب هم نخواهد خندید. آری، خنده گل تنها نتیجه اشکهای باران است.
نیست حایل نه حجابش پیش چشم حقشناس
هرکه چون آشفته بیند روی شاهد بینقاب
هوش مصنوعی: هیچ مانع یا پردهای در برابر دیدهی حقشناسی وجود ندارد. هر کس که دلش پریشان است، میتواند چهرهی زیبای معشوق را بدون هیچ پوششی ببیند.
ز ما تو بیسبب ای آفتاب روی متاب
که هست ماه رخت شمع محفل اصحاب
هوش مصنوعی: ای خورشید، بیدلیل بر روی ما نور نتاب، زیرا که ماه چهرهات مانند شمعی در محفل دوستان است.
ز بیم نرگس فتان تست پردهنشین
نه اینکه فتنه آخر زمان بود در خواب
هوش مصنوعی: به خاطر ترس و دلهرهای که از عشق نرگس زیبا دارم، خود را در پرده و خفا پنهان کردهام، نه اینکه فتنهای از آخر الزمان باشد که مرا در خواب بگیرد.
حدیث شوق تو را مینگاشت نیست عجب
اگر به جای مداد از قلم چکد خوناب
هوش مصنوعی: بیتردید از شدت عشق و شوق تو، احساسات و افکارم را نمیتوان به سادگی بیان کرد. طبیعی است که در این حال، کلمات و نوشتههایم به جای جوهر معمولی، از درد و غم بریزند.

آشفتهٔ شیرازی