گنجور

شمارهٔ ۷۳

دست ساقی آتش افکنده در آب
کاتشم بر جان زد این جام شراب
دفتر تقوی بآب می بشوی
نیست درس عشق محتاج کتاب
مستی و مستوری آتش دان و نی
می بده تا می بسوزانی حجاب
هر که سر خوش آمد از صهبای عشق
هست مستغنی زمستی شراب
حیله و دستان او از من مپرس
بنگر از خون منش دستان خضاب
چشم خواب آلود مست رهزنت
برد از افسونگری از دیده خواب
باز کن آشفته از زلفش گره
تا نگوید کس حدیث از مشک ناب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دست ساقی آتش افکنده در آب
کاتشم بر جان زد این جام شراب
هوش مصنوعی: دست ساقی گویا آتش را در آب ریخته و حسی عمیق در جانم ایجاد کرده است، که از نوشیدن این جام شراب به وجود آمده است.
دفتر تقوی بآب می بشوی
نیست درس عشق محتاج کتاب
هوش مصنوعی: تقوای واقعی را نمی‌توان با شست‌وشو در آب به دست آورد، عشق نیازی به مطالعه و کتاب ندارد.
مستی و مستوری آتش دان و نی
می بده تا می بسوزانی حجاب
هوش مصنوعی: آتش و راز و رمز شگفتی‌ها را بشناس، و به من نی و می بده تا پرده‌ها را بسوزانم و از بین ببرم.
هر که سر خوش آمد از صهبای عشق
هست مستغنی زمستی شراب
هوش مصنوعی: هر کسی که از سرمستی عشق شاد و خوشحال است، نیازی به می و شراب دیگر ندارد.
حیله و دستان او از من مپرس
بنگر از خون منش دستان خضاب
هوش مصنوعی: از من نپرس چطور با حیله و ترفند عمل می‌کند؛ بلکه نگاه کن که دستان من چطور به خون رنگین است.
چشم خواب آلود مست رهزنت
برد از افسونگری از دیده خواب
هوش مصنوعی: چشمان خواب آلودت تو را از جاذبه‌های فریبنده دور کرده است و به همین دلیل نمی‌توانی خواب را ببینی.
باز کن آشفته از زلفش گره
تا نگوید کس حدیث از مشک ناب
هوش مصنوعی: موهای پریشان او را باز کن تا هیچ‌کس درباره‌ی عطر خالص او صحبت نکند.