شمارهٔ ۷۱۶
در چه نخشب ماهی دیدم
یوسفی در تک چاهی دیدم
بر لب چشمه نوش از خط سبز
اثر مهر گیاهی دیدم
میدویدم پی خونخواره دل
زآن سرانگشت گواهی دیدم
سرو دیدم که قبا پوشیده
بر سر ماه کلاهی دیدم
آخته تیغ بقتل اسلام
کافر چشم سیاهی دیدم
خط و خال و مژه و زلف سیاه
صف بصف خیل و سپاهی دیدم
من گریزان شده آشفته زبیم
تا بمیخانه پناهی دیدم
پیر میخانه مگر حیدر بود
کش گدایان همه شاهی دیدم
بطلب گرد دو گیتی گشتم
کی به جز کی تو راهی دیدم
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در چه نخشب ماهی دیدم
یوسفی در تک چاهی دیدم
هوش مصنوعی: در دل خواب یا خیال، ماهی را دیدم که شبیه یوسف است و در چاهی تنهایی و غم خود را به نمایش میگذارد.
بر لب چشمه نوش از خط سبز
اثر مهر گیاهی دیدم
هوش مصنوعی: در کنار چشمه، علامتی از محبت گیاهی روی خط سبز دیدهام.
میدویدم پی خونخواره دل
زآن سرانگشت گواهی دیدم
هوش مصنوعی: به شدت در حال دویدن بودم به دنبال کسی که قلبم را آزار داده بود، و از آن انگشت نشانه، نشانهای دیدم.
سرو دیدم که قبا پوشیده
بر سر ماه کلاهی دیدم
هوش مصنوعی: درخت سرو زیبایی را دیدم که لباس زیبایی بر تن دارد و بر سر آن، تُنُک و کلاهی مانند ماه درخشان است.
آخته تیغ بقتل اسلام
کافر چشم سیاهی دیدم
هوش مصنوعی: در بین کافران، انسانی را با چشمانی تیره و مشتاق برای ضربه زدن به دین اسلام دیدم.
خط و خال و مژه و زلف سیاه
صف بصف خیل و سپاهی دیدم
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به توصیف زیباییهای فردی میپردازد که با چهرهای جذاب و ویژگیهای خاص خود، مانند خط و خال، مژه و موهای سیاه، توجهش را جلب کرده است. او این زیبایی را به صفی از سربازان و دلرباییهای آنان تشبیه میکند که هر یک از آنها در جاذبه و زیبایی، همتایی ندارند.
من گریزان شده آشفته زبیم
تا بمیخانه پناهی دیدم
هوش مصنوعی: من از آشفتگی و ناراحتی خود فرار کردهام و به دنبال یک پناهگاه در میخانه هستم.
پیر میخانه مگر حیدر بود
کش گدایان همه شاهی دیدم
هوش مصنوعی: پیر میخانه که همان حیدر (علی) است، گویی تنها کسی است که در میان گدایان، به مقام شاهی نائل شده است.
بطلب گرد دو گیتی گشتم
کی به جز کی تو راهی دیدم
هوش مصنوعی: به دنبال دو جهان رفتم و هیچ راهی غیر از تو پیدا نکردم.