شمارهٔ ۷
ما که بردیم بسر مرحله مهر و وفا را
از چه ای عشق رعایت نکنی خدمت ما را
هر که سودای تو دارد سر خود گو نبخارد
سپر از دیده کنند اهل وفا تیر جفا را
ای گروهی که ندارید بدل درد محبت
در قیامت چه بگوئید چو خوانند شما را
بقمار غم عشق تو دهم نقد دل و دین
پاک بازان تو بازند چنین نرد وفا را
دلم از چشم تو دارد بجهان چشم عنایت
وه که بیمار طلب کرده زبیمار دوا را
دردمند شمرد راحت جان رنج محبت
تاج سر می شمرد عاشق تو تیغ بلا را
دل مجروح من از باد صبا داشت شکایت
زانکه در زلف تو ره نیست بجز باد صبا را
گر خلد خار بپایش بسر آید بتکاپو
طالب کعبه شناسد بطلب کی سر و پا را
جای در کعبه دل از چه دهی نقش بتان را
هان مکدر چکنی آینه صنع خدا را
نبری ره بطریقت نروی سوی حقیقت
اگر ایشیخ متابع شده ی نفس و هوا را
مهر آشفته فزون گشت چو سرزد خط سبزش
اندرین سبزه ببین خاصیت مهر و گیا را
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما که بردیم بسر مرحله مهر و وفا را
از چه ای عشق رعایت نکنی خدمت ما را
هوش مصنوعی: ما که به مرحلهای از عشق و وفا رسیدیم، چرا ای عشق، به خدمات ما توجه نمیکنی؟
هر که سودای تو دارد سر خود گو نبخارد
سپر از دیده کنند اهل وفا تیر جفا را
هوش مصنوعی: هر کسی که عاشق توست، نباید از درد و رنجی که بر او وارد میشود بترسد. افراد وفادار به عشق، با دیدن تیرهای مشکلات و سختیها، از زیر سپر خود پناه نمیبرند و جسورانه با آنها مواجه میشوند.
ای گروهی که ندارید بدل درد محبت
در قیامت چه بگوئید چو خوانند شما را
هوش مصنوعی: ای گروهی که در عشق و محبت، دلی ندارید و نمیتوانید درد آن را تحمل کنید، در قیامت چه خواهید گفت زمانی که شما را نام میبرند؟
بقمار غم عشق تو دهم نقد دل و دین
پاک بازان تو بازند چنین نرد وفا را
هوش مصنوعی: من برای عشق تو تمام دل و ایمانم را قمار میگذارم، و تنها افرادی که در بازی وفا و صداقت تو ماهر هستند، در این بازی پیروز میشوند.
دلم از چشم تو دارد بجهان چشم عنایت
وه که بیمار طلب کرده زبیمار دوا را
هوش مصنوعی: دل من از نگاه تو پر از امید و توجه است، همچنان که بیمار کسی را میطلبد که برایش دارو بیاورد.
دردمند شمرد راحت جان رنج محبت
تاج سر می شمرد عاشق تو تیغ بلا را
هوش مصنوعی: آشفتگان از عشق، سختیها و دردهای خود را به حساب خوشیهای دل میگذارند. آنها محبت تو را همچون تاج افتخار میدانند، حتی اگر درد و رنجی در پی داشته باشد. عاشق تو، سختیها را نیز با شوق و اشتیاق تحمل میکند.
دل مجروح من از باد صبا داشت شکایت
زانکه در زلف تو ره نیست بجز باد صبا را
هوش مصنوعی: دل زخمی من از نسیم صبح گلهمند است، زیرا غیر از باد صبا، راهی به زلف تو نیست.
گر خلد خار بپایش بسر آید بتکاپو
طالب کعبه شناسد بطلب کی سر و پا را
هوش مصنوعی: اگر در بهشت هم خار پایش را نیش بزند، تلاش میکند تا کعبه را بشناسد؛ چون در جستجوی حقیقت است و رابطهای بین سر و پا را درک میکند.
جای در کعبه دل از چه دهی نقش بتان را
هان مکدر چکنی آینه صنع خدا را
هوش مصنوعی: در دل خود جایی برای بتها نکن؛ چرا که با این کار، آینه خلقت خدا را تیره میکنی.
نبری ره بطریقت نروی سوی حقیقت
اگر ایشیخ متابع شده ی نفس و هوا را
هوش مصنوعی: اگر به راه و روش درست نروی و حقیقت را جستجو نکنی، حتی اگر مانند بزرگان دین رفتار کنی، در واقع فقط دنبال خواستههای نفس و هوسهای خود پیش میروی.
مهر آشفته فزون گشت چو سرزد خط سبزش
اندرین سبزه ببین خاصیت مهر و گیا را
هوش مصنوعی: وقتی که عشق به اوج میرسد و در دلها طغیانی ایجاد میکند، میتوان خاصیت عشق و زیباییهای طبیعت را در کنار هم مشاهده کرد.