شمارهٔ ۶۶۵
بغیر من که فتاد است بارم اندر گل
کشیده رخت همه همرهان سوی منزل
مرا زاشک روان راه بادیه گل شد
بلی بسر نرسد راحله که ره شد گل
اگر نه نوح شود دستگیر با کشتی
از این محیط کشم رخت کی سوی ساحل
بشوق پرتو شمعی ببزم دشمن و دوست
بخون خویش چو پروانه ایم مستعجل
خبر زدوست نداری زخود چه باخبری
رسی بدوست چو از خویشتن شدی غافل
از آن به است که نقصان بود در اسلامش
کسی بکفر شود ملتش اگر کامل
زسر عشق سری نیست خالی از امکان
که پایدار زعشق است عالی و سافل
حکیم گرچه زاسرار حکمت آگاه است
اگر زعشق ندارد خبر زهی جاهل
اگر محبت حیدر نباشدت ایشیخ
عبادت ثقلین ار کنی بود باطل
ترحمی من آشفته را زروی کرم
که بار من بگل افتاد و بارها بر دل
خوش آن برهمن حق جوی فارغ از تثلیث
که کرد بتکده را طوف کعبه مقبل
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بغیر من که فتاد است بارم اندر گل
کشیده رخت همه همرهان سوی منزل
هوش مصنوعی: غیر از من که زیر بار سنگینی ماندهام، همه همراهان به سمت مقصد خود میروند.
مرا زاشک روان راه بادیه گل شد
بلی بسر نرسد راحله که ره شد گل
هوش مصنوعی: اشکهای من در این جاده باعث شکوفایی و زیبایی شده است؛ اما راهی که باید طی کنم، دیگر به سرانجام نمیرسد و به گل تبدیل شده است.
اگر نه نوح شود دستگیر با کشتی
از این محیط کشم رخت کی سوی ساحل
هوش مصنوعی: اگر کسی همچون نوح با کشتی به کمک من نیاید، من چگونه میتوانم از این محیط سخت خارج شوم و به ساحل برسم؟
بشوق پرتو شمعی ببزم دشمن و دوست
بخون خویش چو پروانه ایم مستعجل
هوش مصنوعی: با اشتیاق نور شمعی، در میهمانی دشمن و دوست، مثل پروانهای هستیم که به سرعت جذب روشنی میشود.
خبر زدوست نداری زخود چه باخبری
رسی بدوست چو از خویشتن شدی غافل
هوش مصنوعی: اگر از دوستت بیخبر هستی، چطور میخواهی نسبت به خودت آگاهی داشته باشی؟ وقتی از درون خودت غافل میشوی، چگونه میتوانی به احوال دوست پی ببری؟
از آن به است که نقصان بود در اسلامش
کسی بکفر شود ملتش اگر کامل
هوش مصنوعی: بهتر است که اگر کسی در اسلامش نقصی دارد، در دینش کافر نشود، چرا که اگر ملت او بهطور کامل باشد، ضرر کمتری متحمل میشود.
زسر عشق سری نیست خالی از امکان
که پایدار زعشق است عالی و سافل
هوش مصنوعی: در عشق، هیچ فردی بدون امکان و ظرفیت برای تجربه آن نیست و عشق میتواند در عوالم بالا و پایین وجود داشته باشد.
حکیم گرچه زاسرار حکمت آگاه است
اگر زعشق ندارد خبر زهی جاهل
هوش مصنوعی: حکیم و دانشمند هر چقدر هم که به رازهای حکمت آگاه باشد، اگر از عشق و محبت بیخبر باشد، در حقیقت انسان نادانی است.
اگر محبت حیدر نباشدت ایشیخ
عبادت ثقلین ار کنی بود باطل
هوش مصنوعی: اگر محبت و دوستی حضرت علی وجود نداشته باشد، عبادت دیگران، چه انسانها و چه جن و ملائکه، بیمحتوا و بیارزش خواهد بود.
ترحمی من آشفته را زروی کرم
که بار من بگل افتاد و بارها بر دل
هوش مصنوعی: به من رحم کن، من که بیتاب و ناآرام هستم. از بزرگواری خود کمکی به من کن، زیرا بار سنگین محبت و حسرتی که بر دوش دارم، بر قلبم فشار میآورد.
خوش آن برهمن حق جوی فارغ از تثلیث
که کرد بتکده را طوف کعبه مقبل
هوش مصنوعی: خوشا به حال آن شخص حقجو که از اعتقادات سهگانه فاصله گرفته و با نیکی و پاکی، مکانهای ناپاک را مانند کعبه پاک میکند.