گنجور

شمارهٔ ۶۶۲

ز همرهان مجازی کناره کن ای دل
کمند الفت اغیار پاره کن ای دل
چو آفتاب حقیقت برآمد از مطلع
از این ستاره وشان رو کناره کن ای دل
گرت هواست که صبحت برآید از مشرق
ز اشک دامن خود پرستاره کن ای دل
ز کشتگان مگرت در نظر بیارد دوست
تو خویش بر مژه او قناره کن ای دل
طبیت حاذق در شهر بند امکان نیست
پی معالجه خویش چاره کن ای دل
برو که سبحه زهاد دام تزویر است
بیا به عود صلیب استخاره کن ای دل
بیفکن از تن خود جام‌های عاریتی
قبا و کسوت از این نه قواره کن ای دل
به جز سرای مغان فتنه‌زاست قلعه دهر
پی تحصن خود فکر باره کن ای دل
پیاده گر بودت پای کوته آشفته
عزیمت در حیدر سواره کن ای دل

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز همرهان مجازی کناره کن ای دل
کمند الفت اغیار پاره کن ای دل
هوش مصنوعی: ای دل، از همراهی با دوستان غیرصالح دوری کن و ارتباطت را با آنها قطع کن. عشق به دیگران را رها کن.
چو آفتاب حقیقت برآمد از مطلع
از این ستاره وشان رو کناره کن ای دل
هوش مصنوعی: وقتی خورشید حقیقت از افق طلوع کرد، ای دل، از این ستاره‌های فریبنده کناره‌گیری کن.
گرت هواست که صبحت برآید از مشرق
ز اشک دامن خود پرستاره کن ای دل
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی صبحی روشن از سمت شرق بیابی، دلگیر نباش و با اشک‌های خود دامن خود را پرستاره کن.
ز کشتگان مگرت در نظر بیارد دوست
تو خویش بر مژه او قناره کن ای دل
هوش مصنوعی: به یاد کشتگان عشق، دوستت را فراموش نکن و چشمان او را مانند زینتی زیبا در نظر داشته باش، ای دل.
طبیت حاذق در شهر بند امکان نیست
پی معالجه خویش چاره کن ای دل
هوش مصنوعی: در این دنیا که پر از مشکلات و محدودیت‌هاست، نمی‌توان به دیگران برای درمان خود امید داشت. باید خودت برای چاره و بهبود حال خود تلاشی کنی، ای دل.
برو که سبحه زهاد دام تزویر است
بیا به عود صلیب استخاره کن ای دل
هوش مصنوعی: برو که تسبیح زاهدان، فقط یک ابزار فریب است. بیا و با عود (بخور خوشبو) و صلیب، برای خودت راهی تازه پیدا کن. ای دل، به دنبال حقیقت باش.
بیفکن از تن خود جام‌های عاریتی
قبا و کسوت از این نه قواره کن ای دل
هوش مصنوعی: از خود دور کن لباس‌ها و ظاهرهای بی‌محتوا را و تلاش نکن که خود را با آن‌ها بسازی، ای دل.
به جز سرای مغان فتنه‌زاست قلعه دهر
پی تحصن خود فکر باره کن ای دل
هوش مصنوعی: به جز میخانه، همه جا پر از آشوب و فتنه است. ای دل، برای پناه گرفتن در این دنیا، خوب فکر کن و تدبیر کن.
پیاده گر بودت پای کوته آشفته
عزیمت در حیدر سواره کن ای دل
هوش مصنوعی: اگر به دنبال راهی برای سفر هستی و از خودت ناتوان به نظر می‌آیی، باید با قلبی آرام، خود را به توانمندی حیدر (علی) بسپر.