گنجور

شمارهٔ ۶۵۴

حدیث عشق بازی را مپرس از عارف عاقل
که کس نشناخت لیلی را بجز مجنون لا یعقل
سبکتر ران زرحمت ساربانا ناقه لیلی
که امشب اشک مجنون راه را بربسته بر محمل
نخواهم خونبها در حشر و گویم شکر از این کشتن
همینم بس که رنگین شد زخونم پنه قاتل
بخوانم بر کلیم امشب حدیث لن ترانی را
که کرده آتش سودای تو در طور دل منزل
کسی کش عشق شد پیشه ثمر کی باشد از عقلش
چو برقش در کمین باشد زخرمن کی برد حاصل
نه تنها پای من در گل بود از بار عشق تو
که هر جا کوه را بینی از این سوداست پا در گل
مده در حلقه زلفت خدا را راه آه کس
بیا مپسند این بار گران آشفته را بر دل
اگر خواهی نجات ای دل به کوی مرتضی جا کن
که بهر نوح در طوفان شدی درگاه او ساحل

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حدیث عشق بازی را مپرس از عارف عاقل
که کس نشناخت لیلی را بجز مجنون لا یعقل
هوش مصنوعی: از عارف حکیم درباره عشق و دلدادگی سوال نکن، زیرا هیچ‌کس به غیر از مجنون، لیلی را به درستی نشناخته است.
سبکتر ران زرحمت ساربانا ناقه لیلی
که امشب اشک مجنون راه را بربسته بر محمل
هوش مصنوعی: امشب، اشک‌های مجنون باعث شده‌اند که راه را بسته و حرکت ناقه لیلی را دشوار کنند. به همین خاطر، سواری سوارکار باید احتیاط بیشتری داشته باشد.
نخواهم خونبها در حشر و گویم شکر از این کشتن
همینم بس که رنگین شد زخونم پنه قاتل
هوش مصنوعی: من در روز قیامت مایلم بهای خون خود را نخواهم، و همین که بدانم که خونم رنگین شده، برایم کافیست که از قاتلم کمال تشکر را بکنم.
بخوانم بر کلیم امشب حدیث لن ترانی را
که کرده آتش سودای تو در طور دل منزل
هوش مصنوعی: امشب برای کلیم (موسی) داستانی از آنچه که تو را نمی‌توان دید می‌خوانم، داستانی که عشق تو مانند آتش در دل من شعله‌ور شده و در کوه طور (جایی که موسی با خداوند مواجه شد) سکونت کرده است.
کسی کش عشق شد پیشه ثمر کی باشد از عقلش
چو برقش در کمین باشد زخرمن کی برد حاصل
هوش مصنوعی: کسی که عشق را به عنوان شغل و حرفه خود انتخاب کند، نتیجه‌اش چه خواهد بود؟ وقتی عقل او همچون برقی در انتظار وقوع خطر باشد، چه ثمری از زراعت و کار او خواهد آمد؟
نه تنها پای من در گل بود از بار عشق تو
که هر جا کوه را بینی از این سوداست پا در گل
هوش مصنوعی: نه تنها من به خاطر عشق تو در مشکلات و سختی‌ها مانده‌ام، بلکه هر جا که کوه را ببینی، از این نove این درد و رنج همگان وجود دارد.
مده در حلقه زلفت خدا را راه آه کس
بیا مپسند این بار گران آشفته را بر دل
هوش مصنوعی: خودت را درگیر زلف‌های او نکن، زیرا خدا را در این وضعیت گرفتار کرده‌ای. هیچ‌کس نمی‌تواند این بار سنگین و آشفته را بر دل تحمل کند.
اگر خواهی نجات ای دل به کوی مرتضی جا کن
که بهر نوح در طوفان شدی درگاه او ساحل
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی نجات پیدا کنی ای دل، به دیار علی (مرتضی) برو. زیرا او مانند سواحل امنی است که نوح در طوفان به آنجا پناه برد.