گنجور

شمارهٔ ۶۴۵

بس عجب داری که دیدی لعل خوبان از نمک
قدرت این باشد که کرده شکرستان از نمک
از نمک‌پاشی لب شیرین تو فارغ نشد
تا فکندی شوری اندر بزم مستان از نمک
پسته خندان گشوده بذله شیرین بگفت
نرخ شکر کرد آن شکر لب ارزان از نمک
قند از شکر کند قنادی ای بس این عجب
کان نمکدان از حلاوت ریخته آن از نمک
بر سر سیخ مژه بس دل زدی ای چشم مست
مستی و داری کباب و خیز بستان از نمک
گر به زخمی کس نمک سایَد، کند افغان ز درد
جز لبت کاو ریش دل را کرده درمان از نمک
جز بنفشه خط که سر زد از نمک‌زار لبت
کی بنفشه سر زده یا شاخ ریحان از نمک
خضرآسا تازه و تر خط سبزت از چه ماند
گر نه خورشید است هرگز آب حیوان از نمک
دوش وصف آن لب شکرفشان خامه نگاشت
کرد پُر آشفته یکسر جیب و دامان از نمک
چون نمک نام علی را هم عدد شد لاجرم
زان سخن را چاشنی بخشد سخن‌دان از نمک

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بس عجب داری که دیدی لعل خوبان از نمک
قدرت این باشد که کرده شکرستان از نمک
هوش مصنوعی: عجب دارد که دیدی زیبایی‌های دلنواز (لعل خوبان) از نمک (محبت و عشق) چه قدرتی دارد که توانسته زندگی را شیرین کند و به شکر تبدیل کند.
از نمک‌پاشی لب شیرین تو فارغ نشد
تا فکندی شوری اندر بزم مستان از نمک
هوش مصنوعی: شیرینی لب‌های تو باعث شده که کسی از شادی و لطافت آن‌ها غافل نشود و همچنان در دل جشن و شادمانی، طعم شور و تلخی را تجربه کند.
پسته خندان گشوده بذله شیرین بگفت
نرخ شکر کرد آن شکر لب ارزان از نمک
هوش مصنوعی: پسته‌ای که خندان و باز است، با نیکی و شوخی حرف می‌زند و می‌گوید که قیمت شکر (دوست‌داشتنی) کم شده و از نمک هم ارزان‌تر شده است.
قند از شکر کند قنادی ای بس این عجب
کان نمکدان از حلاوت ریخته آن از نمک
هوش مصنوعی: شیرینی قند در قنادی خیلی معروف است، اما جالب اینجاست که نمکدان هم به اندازه‌ای شیرین شده که از نمک پر شده.
بر سر سیخ مژه بس دل زدی ای چشم مست
مستی و داری کباب و خیز بستان از نمک
هوش مصنوعی: ای چشم زیبا و مست، با ضربه‌های مژه‌ات دل‌ها را می‌شکنی. حالا که در حال لذت و شهریاری هستی، چرا از نمک بهشتی و جذابیت‌های آن بهره‌برداری نمی‌کنی؟
گر به زخمی کس نمک سایَد، کند افغان ز درد
جز لبت کاو ریش دل را کرده درمان از نمک
هوش مصنوعی: اگر کسی بر زخم دیگری نمک بپاشد، تنها صدای دردش از لبان او می‌آید، در حالی که دلش را با آن درد درمان کرده است.
جز بنفشه خط که سر زد از نمک‌زار لبت
کی بنفشه سر زده یا شاخ ریحان از نمک
هوش مصنوعی: به جز خطی که از لب‌های تو در نمک‌زار سر زد، آیا بنفشه‌ای یا شاخه‌ای از ریحان در آن نمک‌زار رشد کرده است؟
خضرآسا تازه و تر خط سبزت از چه ماند
گر نه خورشید است هرگز آب حیوان از نمک
هوش مصنوعی: آیا می‌پرسی چرا نشانی از سرسبزی و طراوت در خط سبز تو نیست؟ اگر خورشید نباشد، هیچ آب حیات‌بخشی از نمک به دست نخواهد آمد.
دوش وصف آن لب شکرفشان خامه نگاشت
کرد پُر آشفته یکسر جیب و دامان از نمک
هوش مصنوعی: شب گذشته زیبایی آن لب شیرین را با قلمی نوشتم که تمام کاغذها و دامنم را از شور و شوق پر کرد.
چون نمک نام علی را هم عدد شد لاجرم
زان سخن را چاشنی بخشد سخن‌دان از نمک
هوش مصنوعی: وقتی نام علی به نمک تشبیه می‌شود، این باعث می‌شود که سخن را طعمی خاص ببخشد؛ زیرا کسی که دانشمند است، سخن را با نمک که طعم‌دهنده است، مزه‌دار می‌کند.