گنجور

شمارهٔ ۶۴۴

امشبم خورشید سرزد از وثاق
ماه از این خجلت فتاد اندر محاق
کی چمد سرو چمن در انجمن
ماه کی دیدی نشیند در رواق
مطربا چنگی و ساقی ساغری
کاینچنین شب نادر افتد اتفاق
در درون بلبله خون رزان
بسته کامشب در گلو دارد حناق
آفت دل شاهدان بذله گوی
دشمن دین ساقیان سیم ساق
از نگینی بد سلیمان را حشم
داشت جم از فیض جامی طمطراق
سده کرد از آب می مینا بریز
در قدح شاید گشاید از فواق
من نمیدانم گنه را از ثواب
شرع آشفته بود صدق و وفاق
از نجف هرگز نمی آیم بخلد
شیخنا بگذر مکن تکلیف شاق

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

امشبم خورشید سرزد از وثاق
ماه از این خجلت فتاد اندر محاق
هوش مصنوعی: امشب خورشید از پشت سایه‌های ماه بیرون آمد و ماه از خجالت در تاریکی پنهان شد.
کی چمد سرو چمن در انجمن
ماه کی دیدی نشیند در رواق
هوش مصنوعی: کی می‌توانی ببینی که سرو سوری و زیبا در کنار چمن، در جمع و محفل ماه قرار گیرد و در فضای دلنشین بنشیند؟
مطربا چنگی و ساقی ساغری
کاینچنین شب نادر افتد اتفاق
هوش مصنوعی: ای مطرب، با چنگت بنواز و ای ساقی، به من ساغری بده، زیرا که امشب چنین شب نادری است که به طور اتفاقی پیش آمده است.
در درون بلبله خون رزان
بسته کامشب در گلو دارد حناق
هوش مصنوعی: امشب در دل آشفتگی، درد و رنجی به شدت وجود دارد که گلو را به‌سختی می‌فشارد و احساس خفگی ایجاد می‌کند.
آفت دل شاهدان بذله گوی
دشمن دین ساقیان سیم ساق
هوش مصنوعی: دل‌های پرتپش شاهدان عاشق، تحت تأثیر نیش زبان دشمنان دین، زخم‌ دیده‌اند. ساقیانی که خود را در دل ما جا کرده‌اند و با زیبایی‌هایشان ما را می‌فریبند، در این میان نقش دارند.
از نگینی بد سلیمان را حشم
داشت جم از فیض جامی طمطراق
هوش مصنوعی: سلیمان به خاطر نگینی که داشت، قدرت و عظمت زیادی پیدا کرد و جم نیز به واسطه‌ی فیض جام، شکوه و جلالی به دست آورد.
سده کرد از آب می مینا بریز
در قدح شاید گشاید از فواق
هوش مصنوعی: با ظرفی پر از آب مینا، مشروب بریز و شاید این کار، برایت آرامش را به ارمغان آورد و دردهایت را تسکین دهد.
من نمیدانم گنه را از ثواب
شرع آشفته بود صدق و وفاق
هوش مصنوعی: من نمی‌دانم چرا در دین، گناه و ثواب به هم درآمیخته شده‌اند و صداقت و هماهنگی را به هم ریخته‌اند.
از نجف هرگز نمی آیم بخلد
شیخنا بگذر مکن تکلیف شاق
هوش مصنوعی: هرگز از نجف برنمی‌گردم، شیخ ما، لطفاً بر من سخت نگیر و مرا در تکالیف دشوار قرار نده.