شمارهٔ ۶۱۵
عام است پیر میکده ما کرامتش
مطرب بخوان تو فاتحه بهر سلامتش
یکعمر بیش صرف وفای تو کرده ایم
ای بیوفا بگو زکه گیرم غرامتش
آنرا که احتمال وصالی بود بعشق
آسان بود تحمل بار ملامتش
آن مشتری خصال گرت هست در وثاق
از مشتری چه خواهی و از استقامتش
صد جوی خون زدیده رود در کنار اگر
زیب کنار غیر بود سرو قامتش
بیهوده صرف مهر بتان گشت عمر ما
آوخ زدرد عاشقی و از ندامتش
آشفته میرود که شود خاک در نجف
کآسودگی دهند ز هول قیامتش
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عام است پیر میکده ما کرامتش
مطرب بخوان تو فاتحه بهر سلامتش
هوش مصنوعی: پیر میکده با بزرگواری و لطفش همه را مورد توجه قرار میدهد. تو میتوانی بهجای دعا برای سلامتیاش، با خوشگفتاری و موزیک او را مورد تحسین قرار دهی.
یکعمر بیش صرف وفای تو کرده ایم
ای بیوفا بگو زکه گیرم غرامتش
هوش مصنوعی: ما تمام عمر را به وفاداری به تو گذراندیم، ای بیوفا، بگو از که باید غرامت وفاداریام را بگیرم؟
آنرا که احتمال وصالی بود بعشق
آسان بود تحمل بار ملامتش
هوش مصنوعی: کسی که میتواند امید به وصل معشوق داشته باشد، آسانتر میتواند بار انتقاد و ملامت عشق را تحمل کند.
آن مشتری خصال گرت هست در وثاق
از مشتری چه خواهی و از استقامتش
هوش مصنوعی: اگر کسی با ویژگیهای خوب و خاصی در چنگ تو قرار بگیرد، از چه چیزی میتوانی انتظار داشته باشی و چگونه میتوانی بر پایداری او حساب کنی؟
صد جوی خون زدیده رود در کنار اگر
زیب کنار غیر بود سرو قامتش
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و جذابیت او نبود، در کنار این رود، صدها جوی خون جاری میشد.
بیهوده صرف مهر بتان گشت عمر ما
آوخ زدرد عاشقی و از ندامتش
هوش مصنوعی: عمر ما بیهوده صرف مهر و محبت به معشوقهای بتگونه شد و افسوس که به خاطر درد عاشقی احساس پشیمانی میکنیم.
آشفته میرود که شود خاک در نجف
کآسودگی دهند ز هول قیامتش
هوش مصنوعی: نگران و پریشان به سمت خاک نجف میرود تا از ترس روز قیامت آرامش پیدا کند.