شمارهٔ ۶۰۹
هر که سری بسر نهد یارش
گو بجان سر او نگهدارش
هر که چون بلبل است طالب گل
جای بر دیدگان دهد خارش
هندوئی کاو فتاده در آتش
نار گلزار اوست بگذارش
صد چو موسی بطور ارنی گوی
مرد در آرزوی دیدارش
هر که گوید زدوست دست بکش
دشمنست آن بدوست مشمارش
نیستش جز بکشتگان سر و کار
عشق اینست و این بود کارش
گرچه جبریل تیز بال بود
نپرد جز بپای دیوارش
عشق دانی که چیست نور علی
که شناسد خدای مقدارش
آنچه آشفته جستی از واجب
ممکن است اندر او بدست آرش
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر که سری بسر نهد یارش
گو بجان سر او نگهدارش
هوش مصنوعی: هر کسی که در عشق و دوستی قدم بگذارد، باید بداند که محبوبش همواره در کنار اوست و از او حمایت میکند.
هر که چون بلبل است طالب گل
جای بر دیدگان دهد خارش
هوش مصنوعی: هر کسی که مانند بلبل به عشق گل است، باید به محبوبش توجه کند و زیباییهای او را در دل و جان خود جای دهد.
هندوئی کاو فتاده در آتش
نار گلزار اوست بگذارش
هوش مصنوعی: شخص هندوئی که در آتش گرفتار شده، به گلزار او تعلق دارد؛ بگذار او را در آرامش رها کنند.
صد چو موسی بطور ارنی گوی
مرد در آرزوی دیدارش
هوش مصنوعی: بسیاری مانند موسی آرزوی دیدار او را دارند، گویی که مردی در آرزوی مشاهدهاش است.
هر که گوید زدوست دست بکش
دشمنست آن بدوست مشمارش
هوش مصنوعی: هر کسی که بگوید از دوست دوری کن، او در واقع دشمن است و نباید او را دوست به حساب آورد.
نیستش جز بکشتگان سر و کار
عشق اینست و این بود کارش
هوش مصنوعی: فقط مردان عاشق هستند که در این دنیا درگیر عشق و دلدادگیاند؛ این سرنوشت و وظیفه آنهاست.
گرچه جبریل تیز بال بود
نپرد جز بپای دیوارش
هوش مصنوعی: هر چند که جبریل (فرشتهای معروف) پرندهای سریع و پرتوان بود، اما او هم نتوانست از دیوارش عبور کند.
عشق دانی که چیست نور علی
که شناسد خدای مقدارش
هوش مصنوعی: عشق مانند نوری است که خداوند را میشناسد و اهمیت و اندازه او را درک میکند.
آنچه آشفته جستی از واجب
ممکن است اندر او بدست آرش
هوش مصنوعی: هر چیزی که به دنبالش هستی و به نظر میرسد بینظم و پراکنده است، ممکن است در واقع در واقعیات ضروری و ممکن موجود باشد.