گنجور

شمارهٔ ۶۰۵

هر کرا بار میدهد یارش
دامن وصل گونگه دارش
تلخ شد کام کوهکن شیرین
زنده کن زآن لب شکربارش
سرو پابست او شود چو تزرو
در چمن بنگرد چو رفتارش
دل چو مستسقی و لب تو فرات
تشنه ام بوسم از دو صد بارش
میبرد نام غیر را بنگر
لب شیرین تلخ گفتارش
بود یک گونه اش کم از دگری
خال مشکین فزود مقدارش
یوسف آمد بمصر چهره مپوش
بشکنی تا که نرخ بازارش
قدر مقدار یار زآن بیش است
که بود جا بکوی اغیارش
دل آشفته وقف طره تست
گر کنی شاد یا که آزارش
لیک گاهی دلش بدست آور
که بود با علی سر و کارش
آن شه عرش آشیان که بود
عرش سایه نشین دیوارش

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر کرا بار میدهد یارش
دامن وصل گونگه دارش
هوش مصنوعی: هر کسی که عشق و محبت را تجربه کند، محبوبش او را در آغوش می‌کشد و به وصال می‌رساند.
تلخ شد کام کوهکن شیرین
زنده کن زآن لب شکربارش
هوش مصنوعی: زندگی کوه‌کن به تلخی گرایید، اما می‌تواند با لب‌های شیرین و خوشمزه‌اش دوباره شاداب و زنده شود.
سرو پابست او شود چو تزرو
در چمن بنگرد چو رفتارش
هوش مصنوعی: سرو همیشه پابرجا و استوار است، مانند درختان چمن که به زیبایی و لطافت می‌بالند و وقتی به رفتار او نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که چقدر شگفت‌انگیز و دلپذیر است.
دل چو مستسقی و لب تو فرات
تشنه ام بوسم از دو صد بارش
هوش مصنوعی: دل من همچون دریاچه‌ای خشک و تشنه است و لب‌های تو مانند رودخانه‌ای پرآب می‌باشد. من بارها و بارها آرزو دارم که تو را ببوسم.
میبرد نام غیر را بنگر
لب شیرین تلخ گفتارش
هوش مصنوعی: به دقت به کلمات دیگران توجه کن، چرا که ممکن است در ظاهر شیرین باشند اما در واقع تلخ و گزنده باشند.
بود یک گونه اش کم از دگری
خال مشکین فزود مقدارش
هوش مصنوعی: یک نوع خاصی از زیبایی در چهره وجود داشت که با یک خال سیاه، جاذبه‌اش بیشتر شده بود.
یوسف آمد بمصر چهره مپوش
بشکنی تا که نرخ بازارش
هوش مصنوعی: یوسف به مصر آمد و خود را پنهان نکن، تا بتوانی قیمت او را در بازار بشکنی و ارزشش را بالا ببری.
قدر مقدار یار زآن بیش است
که بود جا بکوی اغیارش
هوش مصنوعی: مقدار و ارزش یار از آنچه که در کنار بیگانگانش باشد، بیشتر است.
دل آشفته وقف طره تست
گر کنی شاد یا که آزارش
هوش مصنوعی: دل پریشان من به خاطر موهایت است، خواه با خوشحالی‌ات آرامش بدهی یا با آزارهای‌ات ناراحتش کنی.
لیک گاهی دلش بدست آور
که بود با علی سر و کارش
هوش مصنوعی: اما گاهی دل او را به دست بیاور، زیرا که او در ارتباط با علی بوده است.
آن شه عرش آشیان که بود
عرش سایه نشین دیوارش
هوش مصنوعی: آن پادشاهی که در آسمان‌ها زندگی می‌کند و سایه‌اش بر دیوارهای زمین افتاده است.