شمارهٔ ۵۹۰
بساز مطرب مجلس نوای شورانگیز
که تا بری زرهم زآن اصول رنگ آمیز
بیار آتش سیاله ساقی مستان
بسوز خرمن تقوی و حاصل پرهیز
بنای دهر زعشق است و عشق زآدم خاست
بیا بتجربه طرحی زخاک آدم ریز
غلام همت آن کشته ام که همچو خضر
مدام زنده بود آبشار خنجر تیز
زدم بعجز بحبل المتین عشق تو چنگ
که نیستم بجز این روز حشر دست آویز
بروز معرکه گر جوشنت زمهر علیست
اگر جهان همه لشکر شود بیا مگریز
بگوی مدحت حیدر که با گران باری
تو رستگار برآئی بروز رستاخیز
میان آینه و دیده شد غبار حجاب
علیست آینه تو گرد از میان برخیز
عبادتت ندهد سود بی ولای علی
بیاد او برو آشفته چون روی بحجیز
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بساز مطرب مجلس نوای شورانگیز
که تا بری زرهم زآن اصول رنگ آمیز
هوش مصنوعی: یک نوازنده را به کار بگمار تا ملودی دلنشینی بسازد، تا شاهد تزیین و زیبایی زندگیام باشم و از آن بهرهمند شوم.
بیار آتش سیاله ساقی مستان
بسوز خرمن تقوی و حاصل پرهیز
هوش مصنوعی: ساقی مستان، آتش خوشی و شور را به میان بیاور تا که بر بار و برکت تقوا و میوهی پرهیز سوخت و سوزی ایجاد شود.
بنای دهر زعشق است و عشق زآدم خاست
بیا بتجربه طرحی زخاک آدم ریز
هوش مصنوعی: دنیا بر پایه عشق بنا شده و عشق از وجود آدمی سرچشمه میگیرد. بیایید با تجربه و آزمایش، طرحی از خاک انسان بسازیم.
غلام همت آن کشته ام که همچو خضر
مدام زنده بود آبشار خنجر تیز
هوش مصنوعی: من خدمتگزار کسی هستم که مانند خضر همیشه زنده است و از آبشار خنجر تیز، یعنی چالشها و خطرات، عبور میکند.
زدم بعجز بحبل المتین عشق تو چنگ
که نیستم بجز این روز حشر دست آویز
هوش مصنوعی: من به ضعف و ناتوانی خودم در عشق تو برای کمک گرفتن از بند محکم عشق تو چنگ زدم، چون غیر از این روز قیامت هیچ چیز دیگری ندارم که به آن امید ببندم.
بروز معرکه گر جوشنت زمهر علیست
اگر جهان همه لشکر شود بیا مگریز
هوش مصنوعی: اگر در دل تو شور و انگیزهای از علی (ع) وجود داشته باشد، حتی اگر دنیا علیه تو مزدوران و لشکرهایی جمع کند، نترس و فرار نکن.
بگوی مدحت حیدر که با گران باری
تو رستگار برآئی بروز رستاخیز
هوش مصنوعی: مدح و ستایش حیدر را بگو که با تحمل سختیها و بار سنگین، در روز قیامت به سعادت میرسی.
میان آینه و دیده شد غبار حجاب
علیست آینه تو گرد از میان برخیز
هوش مصنوعی: میان آینه و چشم، حجاب و پردهای وجود دارد که به خاطر آن، تصویر علی به خوبی دیده نمیشود. ای آینه، از میان این غبار و حجاب کنار برو تا تصویر واضحتری نمایان شود.
عبادتت ندهد سود بی ولای علی
بیاد او برو آشفته چون روی بحجیز
هوش مصنوعی: عبادت تو بیمحبت و همراهی علی، فایدهای ندارد. بیاو، چنان دچار نگرانی و آشفتگی خواهی شد که وقتی به جایی میرسی، نخواهی توانست آرامش را پیدا کنی.