شمارهٔ ۵۸۷
بر گل فشاند غالیه از زلف مشک بیز
ناسور شد جراحتت ایدل زجای خیز
ایشمع از شعاع جمالت جهان بسوخت
اشکی سحر بماتم پروانه ات بریز
ایدل بخواند آیت فارالتنور چشم
فرصت غنیمت است تو خاکی بسر به بیز
چون شد که دل بحلقه زلفت پناه برد
زخمی زبوی مشک اگر دارد احتریز
تا تیغ امتحان زمیان آخت ترک من
ممتاز کرد عاشق از اغیار بی تمیز
مردم بطوف کعبه و این بوالعجب که من
دیدم که طوف گرد بتی میکند حجیز
آن بت کدام نور خدا خانه زاد حق
حیدر شفیع خیل خلایق برستخیز
چشمت بخاص و عام ببسته ره نظر
زلفت بوحش و طیر به بسته ره گریز
جز مدح حیدر ار سخن آشفته گفته ای
دادی بسیم ناسره این یوسف عزیز
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر گل فشاند غالیه از زلف مشک بیز
ناسور شد جراحتت ایدل زجای خیز
هوش مصنوعی: عطر زلف مشکی که بر گلها پاشیده شده، زخمهایی را بر دل بر جای گذاشته است، ای معشوقه، از جایی بر خیز و به این زخمها توجه کن.
ایشمع از شعاع جمالت جهان بسوخت
اشکی سحر بماتم پروانه ات بریز
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی تو به اندازهای همه چیز را تحت تأثیر قرار داده که جهان را میسوزاند. حالا، در ساعت سحر، برای غم و اندوه پروانهات اشکی بریز.
ایدل بخواند آیت فارالتنور چشم
فرصت غنیمت است تو خاکی بسر به بیز
هوش مصنوعی: مردی خوش صدا، نشانهای از ویژگیهای الهی را به آواز درمیآورد. گوشسپردن به این صدا و استفاده از فرصتها، کار درستی است. تو که خاکی و بیادعا هستی، سر خود را به خاک بگذار و از این moment بهرهبر.
چون شد که دل بحلقه زلفت پناه برد
زخمی زبوی مشک اگر دارد احتریز
هوش مصنوعی: وقتی که دل در حلقهی زلفهای تو پناه گرفت، آیا میتواند از بوی عطر مشک خود را دور کند؟
تا تیغ امتحان زمیان آخت ترک من
ممتاز کرد عاشق از اغیار بی تمیز
هوش مصنوعی: تا زمانی که روز امتحان فرا رسید، عشق من را از دیگران متمایز کرد و در این میان، عاشق واقعی را از عشقهای بیمحتوا جدا ساخت.
مردم بطوف کعبه و این بوالعجب که من
دیدم که طوف گرد بتی میکند حجیز
هوش مصنوعی: مردم در حال گردشی دور کعبه هستند، ولی این جالب است که من میبینم که کسی دور یک بت میچرخد و آن را عبادت میکند.
آن بت کدام نور خدا خانه زاد حق
حیدر شفیع خیل خلایق برستخیز
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف مقام و شخصیت بخصوصی اشاره دارد که به عنوان حمایتکننده و شفیع مردم شناخته میشود. شاعر با استفاده از تصاویر روشن و نورانی، به ویژگیهای خاص این شخصیت پرداخته و به اهمیت و ارزش او در میان مردم توجه میکند. در واقع، این بت نماد عظمت و نور معنوی است که در زندگی انسانها نقش مهمی ایفا میکند و میتواند باعث بیداری و هدایت آنها شود.
چشمت بخاص و عام ببسته ره نظر
زلفت بوحش و طیر به بسته ره گریز
هوش مصنوعی: چشم تو بهگونهای است که هر کسی را از دیدن خود محروم میکند و زلف تو راه فرار را به پرندگان و جانوران هم میبندد.
جز مدح حیدر ار سخن آشفته گفته ای
دادی بسیم ناسره این یوسف عزیز
هوش مصنوعی: اگر جز مدح حیدر صحبت کردهاید، باید بدانید که این حرفها ارزش و اعتبار ندارند و مانند سخنان بیپایه و بیمعنی است. این یوسف عزیز که اشاره شده، نشاندهنده ارزش و مقام بلند حیدر است.