گنجور

شمارهٔ ۵۷۷

بحث حکمت چه می‌کنی برخیز
دفتر معرفت در آب بریز
نام اغیار ذکر آن لب نوش
ما هواخواه شهد زهرآمیز
چهره او ز زلف غالیه بود
زلفکانش به ماه عنبر بیز
در خرابات رفتم و دادم
دفتر زهد و خرقه پرهیز
عشق چون در مصاف پنچه گشاد
عقل مسکین نداشت پای ستیز
همچو روباه پیش پنجه شیر
سر قدم کرد و جست راه گریز
تشنگان وصال جانان را
می‌دهد آب نوک خنجر تیز
راست‌کیشان به طوف میخانه
شیخ با سر دوان به راه حجیز
تلخ‌کامم بکشت چون فرهاد
عشق شیرین‌لبان شورانگیز
خواهی آشفته گر علاج جنون
دل به زنجیر زلف یار آویز
رشته زلف اوست حبل الله
که نجاتت دهد ز رستاخیز

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بحث حکمت چه می‌کنی برخیز
دفتر معرفت در آب بریز
هوش مصنوعی: در مورد حکمت صحبت نکن، بلکه از جا برخیز و دانش و فهم خود را در عمل نشان بده.
نام اغیار ذکر آن لب نوش
ما هواخواه شهد زهرآمیز
هوش مصنوعی: نام دیگران را فراموش کن، زیرا یادآوری آن لب شیرین ما باعث می‌شود که به شیرینی و تلخی آن جذب شوی.
چهره او ز زلف غالیه بود
زلفکانش به ماه عنبر بیز
هوش مصنوعی: چهره او شبیه زلف‌هایی است که عطر خوشی دارند و زلف‌هایش به ماه و عطر عنبر می‌ماند.
در خرابات رفتم و دادم
دفتر زهد و خرقه پرهیز
هوش مصنوعی: به میخانه رفتم و همه‌ی اصول و قواعد زندگی پرهیزگارانه‌ام را کنار گذاشتم.
عشق چون در مصاف پنچه گشاد
عقل مسکین نداشت پای ستیز
هوش مصنوعی: عشق هنگامی که به جدال با عقل می‌پردازد، عقل ناتوان و ضعیف است و نمی‌تواند در برابر آن ایستادگی کند.
همچو روباه پیش پنجه شیر
سر قدم کرد و جست راه گریز
هوش مصنوعی: شبیه به روباهی که در برابر شیر قرار می‌گیرد، با احتیاط قدم برمی‌دارد و به دنبال راهی برای فرار می‌گردد.
تشنگان وصال جانان را
می‌دهد آب نوک خنجر تیز
هوش مصنوعی: عاشقانی که به دیدار معشوق خود بسیار مشتاقند، به آنها دردی می‌رسد که همانند قطره‌ای آب از نوک یک خنجر تیز است.
راست‌کیشان به طوف میخانه
شیخ با سر دوان به راه حجیز
هوش مصنوعی: راست‌کیشان به شوق میخانه‌ی شیخ، با شتاب و سر و زوق به سوی مکان مقدس می‌روند.
تلخ‌کامم بکشت چون فرهاد
عشق شیرین‌لبان شورانگیز
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق شیرین‌لبان و دلربا، دچار تلخی و اندوه شدم و مثل فرهاد در عشقش کشته شدم.
خواهی آشفته گر علاج جنون
دل به زنجیر زلف یار آویز
هوش مصنوعی: اگر دلت پریشان است و درمانی برای دیوانگی‌ات نمی‌یابی، بهتر است خودت را به زنجیر موهای یار بسپاری.
رشته زلف اوست حبل الله
که نجاتت دهد ز رستاخیز
هوش مصنوعی: زلف او مانند رشته‌ای است که می‌تواند تو را از سختی‌های روز قیامت نجات دهد.