شمارهٔ ۵
مشک فشان شد زتو باد صبا
ای خم زلفین دو تا مرحبا
حلقه عشاق بهم میزند
محرم این حلقه چرا شد صبا
مرغ سلیمان توئی ای نیک پی
حجله بلقیس بیار از سبا
پای منه بر سر میدان عشق
سر بقضا تا ننهی در رضا
طاعت و عصیان نخرد شرع عشق
خوف از این نیست وز آنم رجا
تازه و تر مانده خطت گرد لب
خصر بود زنده زآب بقا
خون شده گرچه دلم از عشق تو
کی بکسی جز تو کند ماجرا
زخمی پیکان تو مرهم نخواست
درد تو از کس نپذیرد دوا
زیب کف پادشهان کی شود
گوی زچوگان نخورد گر قفا
نیست دگر زاهد خلوت نشین
حسن تو چون پرده کشد برملا
از همه بیگانه شدم در جهان
تا بسگان تو شدم آشنا
دم مزن آشفته چو خم لب به بند
کاز دهل از کوفتن آید صدا
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مشک فشان شد زتو باد صبا
ای خم زلفین دو تا مرحبا
هوش مصنوعی: باد صبا از زیباییهای تو عطر و بویی به ارمغان آورده است، ای خم زلفهای دوگانهات، که بسیار خوشآمدی.
حلقه عشاق بهم میزند
محرم این حلقه چرا شد صبا
هوش مصنوعی: عشق و محبتی که بین عاشقان وجود دارد، مانند حلقهای به هم متصل است. اما سوال اینجاست که چرا نسیم صبحگاهی (صبا) به این حلقه وارد شده و آن را مختل کرده است؟
مرغ سلیمان توئی ای نیک پی
حجله بلقیس بیار از سبا
هوش مصنوعی: ای نیکو قسمت، تو همچون مرغ سلیمان هستی، بیا و حجله بلقیس را از سرزمین سبا به همراه بیاور.
پای منه بر سر میدان عشق
سر بقضا تا ننهی در رضا
هوش مصنوعی: پاهای من در میدان عشق قرار دارد و سرنوشت را با تسلیم به رضایت میپذیرم.
طاعت و عصیان نخرد شرع عشق
خوف از این نیست وز آنم رجا
هوش مصنوعی: اطاعت و نافرمانی در محبت هیچ تفاوتی ندارد، زیرا عشق نه از ترس از عذاب و نه از امید به پاداش سرچشمه میگیرد.
تازه و تر مانده خطت گرد لب
خصر بود زنده زآب بقا
هوش مصنوعی: خط زیبای تو مانند لبهای چشمهای زنده و شاداب است که از آب زندگیبخش پرورش یافته است.
خون شده گرچه دلم از عشق تو
کی بکسی جز تو کند ماجرا
هوش مصنوعی: هرچند که دلم از عشق تو به شدت پریشان و آسیبدیده است، اما چه کسی جز تو میتواند داستان و درد دل من را بفهمد؟
زخمی پیکان تو مرهم نخواست
درد تو از کس نپذیرد دوا
هوش مصنوعی: زخمی که تیر تو بر دل زده، به هیچ درمانی احتیاج ندارد و درد تو به هیچ دارویی پاسخ نمیدهد.
زیب کف پادشهان کی شود
گوی زچوگان نخورد گر قفا
هوش مصنوعی: زیبایی دست پادشاهان چه زمانی به وجود میآید، اگر بر اساس نیکی و فضیلت نباشد.
نیست دگر زاهد خلوت نشین
حسن تو چون پرده کشد برملا
هوش مصنوعی: زاهدهای تنها و خالص دیگر وجود ندارند، زیرا وقتی تو با زیباییات پرده برمیداری، همه چیز روشن و آشکار میشود.
از همه بیگانه شدم در جهان
تا بسگان تو شدم آشنا
هوش مصنوعی: در این دنیا از تمامی افراد و چیزها دور شدم تا با معشوق خود آشنا شوم.
دم مزن آشفته چو خم لب به بند
کاز دهل از کوفتن آید صدا
هوش مصنوعی: هرگز بیهوده و بیفکر صحبت نکن، چون مثل طبل که با ضربه زدن صدا میدهد، از افکار آشفتهات صدا بلند میشود.