گنجور

شمارهٔ ۳۲

داده دو ترک تو صلا باز سپاه ناز را
تا که بخاک و خون کشد عاشق نو نیاز را
آهوی دشت عشق را شیر اسیر دام شد
صعوه کوه تو درد سینه شاهباز را
طایف کعبه بنگرد گر بحریم معنوی
گرد مقام کوی تو طوف بود حجاز را
آشفته پاکباز شو این ورق دغل بنه
چند بششدر افکنی رند قمارباز را
روی بهر طرف کنم قبله اهل دل توئی
شاید اگر بشش جهة فرض نهم نماز را
ترک ستم شعار من بو که شوم اسیر تو
ترک مکن خدای را غارت و ترکتاز را
مویه سزاست بعد از این راست روان پارس را
ریخت چو در عراق خون پادشه حجاز را

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

داده دو ترک تو صلا باز سپاه ناز را
تا که بخاک و خون کشد عاشق نو نیاز را
هوش مصنوعی: عشق تو باعث شده است که سپاه زیبایی‌ها به میدان بیاید تا عاشق جدیدی را که به تو نیاز دارد، به خاک و خون بکشد.
آهوی دشت عشق را شیر اسیر دام شد
صعوه کوه تو درد سینه شاهباز را
هوش مصنوعی: در دشت عشق، آهوی زیبا در دام شیر گرفتار شده است و کوه، صدای درد و رنج پرنده بزرگ و آزاد را به گوش می‌رساند.
طایف کعبه بنگرد گر بحریم معنوی
گرد مقام کوی تو طوف بود حجاز را
هوش مصنوعی: اگر جمعیتی از زائران کعبه به حریم معنوی تو بنگرند، متوجه می‌شوند که طواف و دور زدن در مقام تو، از سفر به حجاز نیز ارزشمندتر است.
آشفته پاکباز شو این ورق دغل بنه
چند بششدر افکنی رند قمارباز را
هوش مصنوعی: دست از شلوغی و پریشانی بردار و خود را از این نیرنگ‌ها دور کن، زیرا که اگر بر روی این برگه قمار کنی، ممکن است به سرنوشت رند قمارباز دچار شوی.
روی بهر طرف کنم قبله اهل دل توئی
شاید اگر بشش جهة فرض نهم نماز را
هوش مصنوعی: هر طرف که نگاه کنم و تماشا کنم، تو را به عنوان مقصود اصلی می‌بینم. حتی اگر بخواهم در شش جهت نیز نماز بخوانم، تو همچنان محور و قبله دل‌ها هستی.
ترک ستم شعار من بو که شوم اسیر تو
ترک مکن خدای را غارت و ترکتاز را
هوش مصنوعی: من از ظلم و ستم بیزارم و می‌خواهم فقط به تو وابسته شوم. اما ای محبوب، به خاطر خدا، به من آسیب نرسان و از من بی‌رحم و غارتگر نباش.
مویه سزاست بعد از این راست روان پارس را
ریخت چو در عراق خون پادشه حجاز را
هوش مصنوعی: بعد از این باید غم و اندوهی شدید برای پارس داشته باشیم، چون خون پادشاه حجاز در عراق ریخته شد.