شمارهٔ ۳۱
عشق بعقل بارها کرده کارزارها
کرده از او فرارها داده باو قرارها
عقل چو بختی اشتران عشق بر اوست ساربان
برده از او قطارها کره از او مهارها
در غم آن عقیق لب از دل و دیده روز و شب
روید لاله زارها جوشد چشمه سارها
وه چه لب آن عقیقها و چه رخان شقیقها
برده از آن نگارها کرده از آن بهارها
چون رخ ماه پارها باغ پر از ستارها
چون قد گلعذارها سرو جویبارها
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عشق بعقل بارها کرده کارزارها
کرده از او فرارها داده باو قرارها
هوش مصنوعی: عشق بارها با عقل درگیری و مشاجره داشته است، گاهی عقل از عشق دور شده و گاهی هم به او آرامش و سکون بخشیده است.
عقل چو بختی اشتران عشق بر اوست ساربان
برده از او قطارها کره از او مهارها
هوش مصنوعی: عقل، همانند بخت اسبها، تحت تأثیر عشق قرار دارد و سوارکار (ساربان) با این عشق، معالبدلها و هماهنگیها را به دست میآورد. از این عشق، راهنمایی و کنترل به دست میآید.
در غم آن عقیق لب از دل و دیده روز و شب
روید لاله زارها جوشد چشمه سارها
هوش مصنوعی: در اندوه آن عقیق، زبان و دل و چشم من همیشه پر از گریه است و در طول روز و شب، گلها در دشتها میرویند و چشمهها در درهها زلال و پرآب میشوند.
وه چه لب آن عقیقها و چه رخان شقیقها
برده از آن نگارها کرده از آن بهارها
هوش مصنوعی: چه لبهایی زیبا و چه صورتهایی دلنشین دارد آن نگارهایی که از بهارها الهام گرفتهاند.
چون رخ ماه پارها باغ پر از ستارها
چون قد گلعذارها سرو جویبارها
هوش مصنوعی: چهرهات مانند ماه درخشان است و باغ پر از ستارهها را تداعی میکند، قد و قامتت به زیبایی گلهای خوشبو و سروهایی که در کنار جویبارها هستند، شباهت دارد.