گنجور

شمارهٔ ۲۷

هر که را حرفتی و عشق بود پیشه ما
شیر را خانه به نی برق بود بیشه ما
از پس مرگ زند شاخه ام از میکده سر
کاندرین باغ بجا ماده بسی ریشه ما
غیر عکس تو نیفتاد در آیینه دل
جز خیال تو نگنجد در اندیشه ما
ما بسر تیشه زدیم ای دل و فرهاد بسر
هست خونریزتر از تیشه او تیشه ما
مشکن ساغر آشفته تو زاهد بگذر
عکس ساقیست که رنگین شد ازو شیشه ما

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که را حرفتی و عشق بود پیشه ما
شیر را خانه به نی برق بود بیشه ما
هوش مصنوعی: هر کسی که در عشق و محبت مهارت دارد، در واقع به ما نزدیک است و همچون شیر در دشت و جنگل قدرت و اقتدار دارد.
از پس مرگ زند شاخه ام از میکده سر
کاندرین باغ بجا ماده بسی ریشه ما
هوش مصنوعی: پس از مرگ، مانند یک درخت جوانه می‌زنم و از باده‌انگیزی در میکده، بر آن باغ می‌افتم و بسیاری از ریشه‌های وجودم باقی می‌ماند.
غیر عکس تو نیفتاد در آیینه دل
جز خیال تو نگنجد در اندیشه ما
هوش مصنوعی: در دل ما هیچ چیز جز تصویر تو نیست و در آینه دل فقط تو را می‌بینیم. هیچ خیال دیگری در اندیشه ما جا نمی‌گیرد.
ما بسر تیشه زدیم ای دل و فرهاد بسر
هست خونریزتر از تیشه او تیشه ما
هوش مصنوعی: ما به سر خود آسیب زدیم، مانند فرهاد که به سرش تیشه زد، اما در واقع این خونریزی که از تیشه او ناشی می‌شود، از آسیب‌هایی که ما به خودمان می‌زنیم، بیشتر است.
مشکن ساغر آشفته تو زاهد بگذر
عکس ساقیست که رنگین شد ازو شیشه ما
هوش مصنوعی: شراب آشفته را نشکن، ای زاهد! زیرا تنها تصویر ساقی است که باعث شده رنگین شدن جام ما را ببینی.