گنجور

شمارهٔ ۲۶

زلف جادو بگسلاند حلقهٔ زنجیر را
عاقلان دیوانه‌ام کو چارهٔ تدبیر را
تا که پیران عشق می‌ورزند با این نوجوان
من نمی‌گویم دگر عیب جوان و پیر را
از کمان چرخ تیری کآید از شصت قضا
زابروی و مژگان تو دارد کمان و تیر را
افکند خود را سراسیمه ز چین در دشت فارس
گر به چین طره‌ات چشم اوفتد نخجیر را
رسم این باشد که شیر آهو کند دایم شکار
آهوان تو کند نخجیر غمزه شیر را
تیغ بر دست تو و می‌آید از ره مدعی
جهد کن بر کشتنم کآفت بود تأخیر را
سوختن در آتش دوزخ اگر تقدیر ماست
من گریزم در تو چون تو قادری تقدیر را
از پی تقصیر آشفته به کوی خود مپیچ
حاجی اندر کعبه لابد می‌کند تقصیر را
رشته مهر علی حبل‌المتین دین بود
زاهدا بردار از ره دانهٔ تزویر را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زلف جادو بگسلاند حلقهٔ زنجیر را
عاقلان دیوانه‌ام کو چارهٔ تدبیر را
هوش مصنوعی: زلف جادوگری می‌تواند زنجیرها را پاره کند. عاقلانی که دیوانه‌ام، آیا راه حلی برای تدبیر و چاره‌اندیشی ندارید؟
تا که پیران عشق می‌ورزند با این نوجوان
من نمی‌گویم دگر عیب جوان و پیر را
هوش مصنوعی: تا زمانی که عاشقان با تجربه هنوز در حال عشق ورزیدن هستند، من دیگر درباره عیب‌های جوانی و پیری صحبت نمی‌کنم.
از کمان چرخ تیری کآید از شصت قضا
زابروی و مژگان تو دارد کمان و تیر را
هوش مصنوعی: تیری که از چرخ فلک پرتاب می‌شود، به زبانی زیبا اشاره دارد که بر آمده از قضا و تقدیر است و هدفش، بروز زیبایی‌های چهره و مژگان توست.
افکند خود را سراسیمه ز چین در دشت فارس
گر به چین طره‌ات چشم اوفتد نخجیر را
هوش مصنوعی: اگر موهای تو به چنان زیبایی باشد که نگاه کسی را به خود جلب کند، او با عجله و شتاب به دور آن خواهد آمد، حتی اگر به دشت فارس برود.
رسم این باشد که شیر آهو کند دایم شکار
آهوان تو کند نخجیر غمزه شیر را
هوش مصنوعی: این رسم است که شیر بدون توقف به شکار آهو برود، و آهو نیز به عنوان شکار، در دام غمزا شیر قرار بگیرد.
تیغ بر دست تو و می‌آید از ره مدعی
جهد کن بر کشتنم کآفت بود تأخیر را
هوش مصنوعی: تیغ بر دست توست و از راه، خواهان من می‌آید. تلاش کن که مرا بکشید، زیرا تأخیر در این کار برایت مضر است.
سوختن در آتش دوزخ اگر تقدیر ماست
من گریزم در تو چون تو قادری تقدیر را
هوش مصنوعی: اگر مقدر شده باشد که در آتش دوزخ بسوزم، من در تو پناه می‌جویم چرا که تو می‌توانی تقدیر را تغییر دهی.
از پی تقصیر آشفته به کوی خود مپیچ
حاجی اندر کعبه لابد می‌کند تقصیر را
هوش مصنوعی: از سر اشتباهات و نادرستی‌ها به خیابان خود نرو، زیرا حتی حاجی که به کعبه می‌رود نیز ممکن است مرتکب گناه شود.
رشته مهر علی حبل‌المتین دین بود
زاهدا بردار از ره دانهٔ تزویر را
هوش مصنوعی: علاقه و محبت به علی، پایه و اساس محکم دین است. ای زاهد، از مسیر فریب و ظاهرگرایی دوری کن.