گنجور

شمارهٔ ۲۸

ساقی بده آن جوهر یاقوت نسب را
مطرب بنواراست کن آن ساز طرب را
افسر دگر از سردی خون برگ و پی
گرمی بده از آتش سیاله عصب را
از آن آب که از کوثر و تسنیم بر درنگ
بر دوزخیان باز نشان نار غصب را
نوروز بزرگی بزن از پرده عشاق
نوروز کن از لحن عرب ماه رجب را
حوران بهشتی را بر بند تو زیور
بر قامت غلمان کن ززنار سلب را
پا بست بهر خاربنی چند در این باغ
آن نخله مریم ببر آور در طب را
امروز برآمد زحرم مظهر بیچون
امروز بود میلاد آن میر عرب را
امروز عیان کرد رخ آنشاهد غیبی
بر کون و مکان کرد عیان سر عجب را
شد خانه خدا ظاهر و بنشست بکعبه
شد روز که دیگر نکنی قصه شب را
هان دست خدا آمد تابت نگذارد
بر بام حرم نصب کند رایت رب را
این روز طرب خیز بود نوبت شادی
آشفته وداعی بکن آن رنج و تعب را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساقی بده آن جوهر یاقوت نسب را
مطرب بنواراست کن آن ساز طرب را
هوش مصنوعی: ای ساقی، آن نوشیدنی باارزش مثل یاقوت را به من بده. همچنین، ای نوازنده، ساز شادی را خوش صدا و دل‌نشین نواخته و با آن جوش و خروش طرب را به اوج برسان.
افسر دگر از سردی خون برگ و پی
گرمی بده از آتش سیاله عصب را
هوش مصنوعی: اگر بخواهی به جای خون سرد، خون گرم و پر حرارت داشته باشی، باید برای عصب‌هایت انرژی و شعله‌ای از آتش فراهم کنی.
از آن آب که از کوثر و تسنیم بر درنگ
بر دوزخیان باز نشان نار غصب را
هوش مصنوعی: از آبی که از چشمه‌های کوثر و تسنیم می‌ریزد، نگران نباش و به دوزخیان یادآور نشو که به خاطر غصبی که کردند، در نار جهنم گرفتارند.
نوروز بزرگی بزن از پرده عشاق
نوروز کن از لحن عرب ماه رجب را
هوش مصنوعی: نوروز را با شور و شادی آغاز کن و محبت و عشق را در دل‌ها گسترش بده، به یاد بگیر که چگونه با روحیه‌ای تازه و پر از جذبه، این جشن را گرامی بداری.
حوران بهشتی را بر بند تو زیور
بر قامت غلمان کن ززنار سلب را
هوش مصنوعی: بهشتیان زیبا را به زینتی آراسته کن و جوانان خوش‌سخن را با کمربندهای خوش رنگ بیارای.
پا بست بهر خاربنی چند در این باغ
آن نخله مریم ببر آور در طب را
هوش مصنوعی: در این باغ به خاطر چند خار، پای خود را در بند نکن و از درخت نخل مریم میوه بیاور.
امروز برآمد زحرم مظهر بیچون
امروز بود میلاد آن میر عرب را
هوش مصنوعی: امروز روزی است که از حرم، نماد وجود بی‌نهایت پیدا شده است. امروز روز تولد آن پیشوای عرب است.
امروز عیان کرد رخ آنشاهد غیبی
بر کون و مکان کرد عیان سر عجب را
هوش مصنوعی: امروز چهره آن شاهد پنهان را به وضوح نمایش داد و راز شگفتی را در جهان نمایان ساخت.
شد خانه خدا ظاهر و بنشست بکعبه
شد روز که دیگر نکنی قصه شب را
هوش مصنوعی: خانه خدا نمایان شد و در کعبه استراحت کرد. روزی فرارسید که دیگر داستان شب را نگوید.
هان دست خدا آمد تابت نگذارد
بر بام حرم نصب کند رایت رب را
هوش مصنوعی: به یاد داشته باش که اراده و قدرت خداوند بر همه چیز سایه می‌اندازد، و او مانع خواهد شد که کسی بر بام حرم قرار بگیرد و پرچم رب را برافرازد.
این روز طرب خیز بود نوبت شادی
آشفته وداعی بکن آن رنج و تعب را
هوش مصنوعی: این روز زمان خوشحالی و جشن است، وقت آن رسیده که با ناراحتی و زحمت‌هایی که داشتیم، وداع کنیم و لحظات خوش را تجربه کنیم.