گنجور

شمارهٔ ۱۹

کمانداری که نتواند کشیدن کس کمانش را
مرا سینه هدف گردیده تیر امتحانش را
بود در کاروان مصر گر پیراهن یوسف
سزد جا دیده یعقوب گرد کاروانش را
ننوشم آب از کوثر نجویم چشمه حیوان
به کام دل ببوسم گر شبی شیرین‌دهانش را
اگر نه کوی سیمین سرین آویزه‌اش بودی
ز موی فرق کی فرقی بدی موی میانش را
کهن نخلم شود برنابرم از خاربن خرما
اگر پیرانه‌سر خدمت کنم نخل جوانش را
بپیش قاضی و مفتی به خون خود دهم فتوی
که نتواند بگیرد در قیامت کس عنانش را
به جای ناله و زاری کند از سرو بیزاری
اگر قمری ببیند در چمن سرو چمانش را
بد عهد و پیمان را نشاید وصل جانان را
کند هرکس دریغ اندر طریق عشق جانش را
دل آشفته بیرون کن ز چین و زلف و خوش بنشین
بگو این نکته در گوش آن حریف نکته‌دانش را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کمانداری که نتواند کشیدن کس کمانش را
مرا سینه هدف گردیده تیر امتحانش را
هوش مصنوعی: کمانداری که قادر به کشیدن کمانش نیست، من را به هدفی برای تیر آزمایش خود تبدیل کرده است.
بود در کاروان مصر گر پیراهن یوسف
سزد جا دیده یعقوب گرد کاروانش را
هوش مصنوعی: اگر پیراهن یوسف در کاروان مصر وجود داشت، قطعا یعقوب با آن پیراهن کاروانش را می‌دید و متوجه می‌شد که فرزندش کجاست.
ننوشم آب از کوثر نجویم چشمه حیوان
به کام دل ببوسم گر شبی شیرین‌دهانش را
هوش مصنوعی: من از آب کوثر نمی‌نوشم و چشمه حیوان را نمی‌جویم، اما اگر شبی بتوانم لب‌های شیرین او را ببوسم، دنیا را فراموش می‌کنم.
اگر نه کوی سیمین سرین آویزه‌اش بودی
ز موی فرق کی فرقی بدی موی میانش را
هوش مصنوعی: اگر در خیابان زیبایی او زندگی نمی‌کرد، آیا می‌توانستی از موهای او برای تزئین موی سرش استفاده کنی؟
کهن نخلم شود برنابرم از خاربن خرما
اگر پیرانه‌سر خدمت کنم نخل جوانش را
هوش مصنوعی: اگر در دوران پیری، به نخل جوانی خدمت کنم، مانند درخت کهنسالی می‌شوم که از خاری به خاطر خرمایش زحمت می‌کشد.
بپیش قاضی و مفتی به خون خود دهم فتوی
که نتواند بگیرد در قیامت کس عنانش را
هوش مصنوعی: من به قاضی و مفتی می‌گویم که خونم را فدای حق می‌کنم و فتوا می‌دهم که در قیامت هیچ‌کس نتواند او را به پاسخگویی وادار کند.
به جای ناله و زاری کند از سرو بیزاری
اگر قمری ببیند در چمن سرو چمانش را
هوش مصنوعی: اگر قمری را در چمن ببیند، به جای ناله و زاری، از درخت سرو دلگیر و بیزار می‌شود.
بد عهد و پیمان را نشاید وصل جانان را
کند هرکس دریغ اندر طریق عشق جانش را
هوش مصنوعی: کسی که در پیمان و عهد خود وفادار نیست، لایق اتصال به محبوب واقعی نیست. هر فردی که در مسیر عشق، دچار تردید و دو دلی شود، نباید انتظار داشته باشد که به محبوب دست یابد.
دل آشفته بیرون کن ز چین و زلف و خوش بنشین
بگو این نکته در گوش آن حریف نکته‌دانش را
هوش مصنوعی: دل مضطرب خود را از میان پیچ و تاب‌های مو رها کن و آرام بنشین. این نکته را در گوش آن دوست دانا بگو.