شمارهٔ ۱۵۷
این شکل بشر زمشکلاتست
ممکن چو تو کی زممکنانست
این جمله صفات کبریائی
تفسیر بیان حسن ذاتست
حاشا که بجز خط تو باشد
بر تنگ شکر اگر نباتست
پیش گل روی تو گلستان
چون نقش بر آب بی ثباتست
کی ذات تو را صفت توان کرد
کاوصاف تو برتر از صفاتست
بر دیده ما بران سفینه
کاین دجله آن دگر فراتست
در بتکده رو که بشکنی بت
کی چون تو صنم بسومناتست
صبحست قفای شام هجران
در ظلمت چشمه حیاتست
هر چیز بود جهت پذیرد
جز عشق که خارج از جهاتست
در بازی عشق خسرو عقل
شاه است ولی اسیر و ماتست
آشفته میفروش نوح است
میخانه سفینه نجاتست
از خاک نجف تو رو مگردان
کاین خانه پناه کایناتست
در وصف علیست عقل حیران
نه واجب نه زممکناتست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
این شکل بشر زمشکلاتست
ممکن چو تو کی زممکنانست
هوش مصنوعی: این تصویر انسان، از مشکلات و چالشها شکل گرفته است. آیا تو نیز مانند دیگران از این نوع مشکلات به دور هستی؟
این جمله صفات کبریائی
تفسیر بیان حسن ذاتست
هوش مصنوعی: این عبارت به نوعی اشاره دارد به اینکه ویژگیهای بزرگ و متعالی خداوند، نشاندهنده و تفسیر کننده زیبایی و حسن ذات او هستند. به عبارت دیگر، صفات خداوند، خود گواهی بر زیبایی و کمال اوست.
حاشا که بجز خط تو باشد
بر تنگ شکر اگر نباتست
هوش مصنوعی: به هیچ وجه جز خط تو بر روی تنگ شکر نیست، حتی اگر شکر به صورت نبات باشد.
پیش گل روی تو گلستان
چون نقش بر آب بی ثباتست
هوش مصنوعی: چهره زیبای تو آنقدر درخشان و جذاب است که زیبایی گلستان در برابر آن هیچ است و مانند تصویری بر روی آب، ناپایدار به نظر میرسد.
کی ذات تو را صفت توان کرد
کاوصاف تو برتر از صفاتست
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند به درستی تو را توصیف کند، زیرا ویژگیهای تو فراتر از هر توصیفی است که ممکن است انجام شود.
بر دیده ما بران سفینه
کاین دجله آن دگر فراتست
هوش مصنوعی: به یاد داشته باش که در نگاه ما، این دجله چیزی است که از آن عبور میکنیم، در حالی که درواقع، آنچه تجربه میکنیم همان فرات است.
در بتکده رو که بشکنی بت
کی چون تو صنم بسومناتست
هوش مصنوعی: اگر به بتکده بروی و بتها را بشکنی، دیگر چه کسی میتواند مانند تو زیبا و جذاب باشد؟
صبحست قفای شام هجران
در ظلمت چشمه حیاتست
هوش مصنوعی: صبح است و پس از شب طولانی هجران، در تاریکی، چشمهای از حیات و زندگی در حال شکلگیری است.
هر چیز بود جهت پذیرد
جز عشق که خارج از جهاتست
هوش مصنوعی: هر چیزی برای خود یک سمت و سوی مشخص دارد، اما عشق از این قوانین پیروی نمیکند و فراتر از این دستهبندیهاست.
در بازی عشق خسرو عقل
شاه است ولی اسیر و ماتست
هوش مصنوعی: در عشق، عقل به عنوان فرمانروای بازی محسوب میشود، اما خود نیز در این بازی به دام افتاده و تسلیم شده است.
آشفته میفروش نوح است
میخانه سفینه نجاتست
هوش مصنوعی: شرابفروشی شبیه نوح است که در میخانه، کشتی نجات انسانها محسوب میشود.
از خاک نجف تو رو مگردان
کاین خانه پناه کایناتست
هوش مصنوعی: از خاک نجف تو را دور نکن، زیرا این مکان پناهگاه عالم هستی است.
در وصف علیست عقل حیران
نه واجب نه زممکناتست
هوش مصنوعی: عقل در توصیف علی سرگردان است؛ او نه در زمره موجودات ضروری قرار میگیرد و نه در دسته ممکنات.

آشفتهٔ شیرازی