گنجور

شمارهٔ ۱۲۷

آن را که کشوری بنگاهی مسلم است
چون جم جهانیش همه در زیر خاتم است
خورشید آسمان که جهان روشن است از او
در پیش آفتاب جمال تو شبنم است
هر چند عهد بشکنی و مهر بگسلی
لیکن ازین طرف که منم عهد محکم است
محراب را روا نبود سجده بر صنم
از چیست ابروان رخت ای صنم خم است
یکدم غنیمت است لبی بر لبم نهی
گر خود بود مسیح که محتاج این دم است
بر خاک کشتگان قدمی نه پس از وفات
زیرا که خاکپای تو روح مکرم است
خالت بر آن عذار بهشتی است گندمی
انسان دیده شیفته بروی چو آدم است
هر کس که مردد در سر کوی تو زنده است
آن دل که شد قرین غم عشق خرم است
لعل لب تو جوهر فرد مجسم است
عشاق را دو زلف تو برهان مسلم است
در سینه ات نه دل که بود سنگ زیر سیم
در پیرهن نه تن که روان مجسم است
احرام طوف کعبه ببندد تمام عمر
رندی که در حریم خرابات محرم است
شاید گره گشایدش آنزلف تابدار
آشفته را که کار پریشان و درهم است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آن را که کشوری بنگاهی مسلم است
چون جم جهانیش همه در زیر خاتم است
هوش مصنوعی: اگر به کسی که نگاهی به دنیا دارد، بنگریم، متوجه خواهیم شد که تمام جهانش تحت تسلط و کنترل اوست، همان‌طور که جم، پادشاه افسانه‌ای، بر سرزمین خود حکمرانی می‌کند.
خورشید آسمان که جهان روشن است از او
در پیش آفتاب جمال تو شبنم است
هوش مصنوعی: خورشید که باعث نور و روشنی عالم است، در مقایسه با زیبایی تو مثل شبنم می‌ماند.
هر چند عهد بشکنی و مهر بگسلی
لیکن ازین طرف که منم عهد محکم است
هوش مصنوعی: هر چند که تو ممکن است به وعده‌ها و محبت‌هایت وفا نکنی، اما از نظر من که در اینجا هستم، عهدی که با تو بسته‌ام بسیار محکم و استوار است.
محراب را روا نبود سجده بر صنم
از چیست ابروان رخت ای صنم خم است
هوش مصنوعی: سجده در محراب، جایی که عبادت می‌شود، برای مجسمه‌ها مناسب نیست. اما زیبایی و جذابیت تو، ای محبوب، باعث می‌شود که انسان نسبت به تو احساس خاصی داشته باشد.
یکدم غنیمت است لبی بر لبم نهی
گر خود بود مسیح که محتاج این دم است
هوش مصنوعی: یک لحظه نزدیک شدن لب‌هایت به لب‌هایم بسیار ارزشمند است، حتی اگر آن شخص خود عیسی باشد که به این لحظه نیاز دارد.
بر خاک کشتگان قدمی نه پس از وفات
زیرا که خاکپای تو روح مکرم است
هوش مصنوعی: پس از مرگ، پای بر روی خاک کشته‌ها نگذار، چون خاک زیر پای تو از ارجمندی خاصی برخوردار است.
خالت بر آن عذار بهشتی است گندمی
انسان دیده شیفته بروی چو آدم است
هوش مصنوعی: چهره‌ات مانند گندم‌زار بهشتی است و انسان در دیدن تو به سمتت جلب می‌شود، گویی که تو جلوه‌ای از آدم هستی.
هر کس که مردد در سر کوی تو زنده است
آن دل که شد قرین غم عشق خرم است
هوش مصنوعی: هر کسی که در سر کوی تو سردرگم باشد، آن دل که در غم عشق قرار دارد، خوشحال و شاداب است.
لعل لب تو جوهر فرد مجسم است
عشاق را دو زلف تو برهان مسلم است
هوش مصنوعی: لب‌های تو همچون جواهر ارزشمندی هستند که به شکل عینی وجود دارند و زلف‌های تو برای عاشقان، نجات‌دهنده‌ای روشن و مسلم به شمار می‌روند.
در سینه ات نه دل که بود سنگ زیر سیم
در پیرهن نه تن که روان مجسم است
هوش مصنوعی: در وجودت چیزی به جز سنگ در سینه‌ات نیست و از بیرون هم تنها یک جسم بی‌روح دیده می‌شود، در حالی که درونت باید روحی زنده و متجلی داشته باشد.
احرام طوف کعبه ببندد تمام عمر
رندی که در حریم خرابات محرم است
هوش مصنوعی: کسی که همیشه در حال گناه و ناپسندهاست، در حقیقت هیچ وقت نتوانسته به حقیقت و معنویت دست یابد، حتی اگر ظاهراً برای خود را مقدس نشان دهد و به اماکن مقدس برود. واقعیات در درون او نهفته است و ظاهرش نمی‌تواند از باطن او پرده بردارد.
شاید گره گشایدش آنزلف تابدار
آشفته را که کار پریشان و درهم است
هوش مصنوعی: شاید آن موهای فر و تابدار که به هم ریخته‌اند، بتوانند مشکل و آشفتگی زندگی او را حل کنند.