گنجور

شمارهٔ ۱۱

باد آورده بگلشن مژده نوروز را
گل نود از شاخساز آن موکب فیروز را
دوستان در بوستان رخت اقامت میبرند
ما بکاخ اندر کشیم آن شمع شب افروز را
حاصلی هستی برده اندوختم با صد امید
مژده بر از من صبا آن برق خرمن سوز را
غیر چشمت کاو بدل پیوسته ناوک میزند
کس نشان تیر کرده صید دست آموز را
شد روان تازه بتن از لذت پیکان تو
بر مکش از سینه ام آن ناوک دلدوز را
عاصیان را بهره افزون تر بود از لطف حق
مژده بر مر زاهد زهد و ریا اندوز را
نیستش آشفته فردا آرزوی باغ خلد
هر که اندر میکده منزل گزید امروز را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باد آورده بگلشن مژده نوروز را
گل نود از شاخساز آن موکب فیروز را
هوش مصنوعی: نسیم خوشی به باغ آمده و خبر از بهار و شکوفه‌های نو می‌دهد که از درختان سرسبز آن جشنواره شاداب و مبارکی را به همراه دارد.
دوستان در بوستان رخت اقامت میبرند
ما بکاخ اندر کشیم آن شمع شب افروز را
هوش مصنوعی: دوستان در باغ و بوستان می‌مانند، اما ما در کاخ به استقبال آن شمع روشن شب می‌رویم.
حاصلی هستی برده اندوختم با صد امید
مژده بر از من صبا آن برق خرمن سوز را
هوش مصنوعی: من در اینجا به روشنایی و رنگ و بویی اشاره می‌کنم که از دور به من می‌رسد، حالتی از امید و شوق دارم که می‌طلبد از نسیم صبحگاهی خبر خوشی برایم بیاورد، همان‌طور که آتش سوزان خرمن را در دل می‌سوزاند.
غیر چشمت کاو بدل پیوسته ناوک میزند
کس نشان تیر کرده صید دست آموز را
هوش مصنوعی: تنها چشمان تو هستند که به طور مداوم مانند تیر، بر شکار آسانی که در دست است، نشانه می‌گیرند.
شد روان تازه بتن از لذت پیکان تو
بر مکش از سینه ام آن ناوک دلدوز را
هوش مصنوعی: روانم به خاطر لذت تیرهای تو تازه و شاداب شده است، اما از سینه‌ام آن تیر دردناک را نکش.
عاصیان را بهره افزون تر بود از لطف حق
مژده بر مر زاهد زهد و ریا اندوز را
هوش مصنوعی: بندگان نافرمان از رحمت خدا بیشتر بهره‌مندند، در حالی که زاهدانی که فقط تظاهر به زهد و دینداری می‌کنند، در نهایت متوجه خواهند شد که از این لطف برخوردار نیستند.
نیستش آشفته فردا آرزوی باغ خلد
هر که اندر میکده منزل گزید امروز را
هوش مصنوعی: هر کسی که امروز را در میکده سپری کند، نباید نگران فردا باشد و آرزوی بهشت را در سر بپروراند؛ چرا که در این جا، امروز همواره مهم‌تر از فرداست.