برگردان به زبان ساده
یکی کار جُستمهمی ارجمند
که نامم شود زو به گیتی بلند
هوش مصنوعی: من کار ارزشمندی را جستجو میکنم تا نامم در جهان بلند آوازه شود.
اگر نامهٔ رفتنم را نوید
دهند این دو پیکِ سیاه و سپید
هوش مصنوعی: اگر خبر رفتنم را به من بدهند، این دو پیامرسان سیاه و سفید.
به رفتن بوَد خوش دلِ شادِ من
به نیکی کند هرکسی یادِ من
هوش مصنوعی: دل شاد من از رفتن خوشحال است و هر کسی که یاد من را به خوبی به خاطر بسپارد، برای من خوب خواهد بود.
مهی بُد سَرِ داد و بنیادِ دین
گرانمایه دستورِ شاهِ زمین
هوش مصنوعی: درخشش و زیبایی ماه بر فراز، در حالی که سرنوشت عدالت و اصول ارزشمند دین به عنوان هدایتگر و راهنمای پادشاه زمین قرار دارد.
محمّد مهِ جود و چرخِ هنر
سمعیل حصّی مر او را پدر
هوش مصنوعی: محمد، خورشید generosity و محور هنر است؛ سمیع، پدر اوست.
ردی دانشآرایِ یزدانپرست
زمینحلم و دریادل و راددست
هوش مصنوعی: شخصی که به دانش و خرد یزدان (خداوند) وابسته است، انسان مهربان، با احساس و شجاعی است که در برابر مشکلات و چالشها ایستادگی میکند.
ز چرخِ روان تا بِرَه تیرهخاک
چه و چون گیتی بدانسته پاک
هوش مصنوعی: از آسمان متحرک تا زمین تاریک چه میتوان گفت و چگونه میتوان جهان را بدون آلودگی شناخت؟
خویِ نیک و خوبی و فرزانگی
رهِ رادی و رأیِ مردانگی
هوش مصنوعی: خوی و رفتار خوب و دانایی، مسیر درست و تصمیمگیریهای شایسته را به دنبال دارد.
نکوبختی و دانش و کِلک و تیغ
خدا ایچ ناداشته زو دریغ
هوش مصنوعی: خوشبختی، علم و هنر و قدرت همه از سوی خداوند است و هیچیک را نباید از او دریغ داشت.
برادرش والا براهیمِ راد
گُزینِ جهان گردِ مهترنژاد
هوش مصنوعی: برادرش ابراهیم با احترام و خوشنامی، فردی معتبر و بزرگ در میان مردم و از نسل کسانی است که در جامعه به مقام و درجهای عالی دست یافتهاند.
خنیده به کلک و ستوده به تیر
بدین گنجبخش و بدان شهرگیر
هوش مصنوعی: به این صورت میتوان توضیح داد که با صحبتهای شیرین و تحسینآمیز به این بخشنده گنج و این کسی که قلبها را تسخیر میکند، نزدیک میشویم.
دو پروردهٔ شاهِ بدخواهسوز
یکی داد و ورز و یکی دینفروز
هوش مصنوعی: دو فردی که هر کدام از نظر آموزش و پرورش تحت تاثیر یک شاه بدخواه قرار گرفتهاند، یکی به زخمها و مصیبتها اشاره میکند و دیگری به دین و ایمان اشاره دارد.
جهان را چو دو دیدهٔ روزگار
زمان را چو دو دستِ فرمانگزار
هوش مصنوعی: جهان مانند دو چشم روزگار است و زمان مانند دو دستی است که فرمان را در دست دارند.
ز هرکس فزون جاهشان نزدِ شاه
گذشته درفشِ مهیشان ز ماه
هوش مصنوعی: هر کسی که مقام و مرتبهاش در نزد شاه بیشتر از دیگران بوده، دِرَفش و پرچم او بالاتر از دیگران درخشیده و درخشش او مانند نور ماه است.
به بگماز یک روز نزدیکِ خویش
مرا هر دو مهتر نشاندند پیش
هوش مصنوعی: روزی نزدیک به خودم، هر دو بزرگوار مرا جلوی خود نشاندند.
بسی یادِ نامِ نکو رانده شد
بسی دفترِ باستان خوانده شد
هوش مصنوعی: بسیاری از افراد به یاد نام نیک و یادگاریهای گذشته افتادهاند و خاطرات و داستانهای باستانی را مرور کردهاند.
ز هر گونه رأیی فکندند بن
پس آن گه گشادند بندِ سخُن
هوش مصنوعی: آنها از هر نوع نظر و عقیدهای دور شدند و سپس رشتهی سخن را گشودند.
که فردوسیِ طوسیِ پاکمغز
بداده است دادِ سخنهای نغز
هوش مصنوعی: فردوسی، شاعر بزرگ و با عقل و اندیشهی پاک، به دیگران آموخته است که سخنان زیبا و دلنشین را بیان کنند.
به شهنامه گیتی بیاراسته است
بدان نامه نامِ نکو خواسته است
هوش مصنوعی: در داستان بزرگ زندگی، به خوبی و زیبایی رسیده است و در این جا، نام نیک و خوبی را طلب کرده است.
تو همشهری او را و همپیشه ای
هم اندر سخن چابکاندیشه ای
هوش مصنوعی: تو همزبان و همدل او هستی و در بحث و گفتگو نیز مثل او تند و زیرک هستی.
بدان همره از نامهٔ باستان
به شعر آر خرّم یکی داستان
هوش مصنوعی: بدان که از گذشتههای دور، در نامههای کهن، داستانی شاد و زیبا وجود دارد.
بسا نامداران که بردند رنج
نهانی نهادند هر جای گنج
هوش مصنوعی: بسیاری از بزرگمردان و سرشناسان که در سکوت و از روی سختی زحمت کشیدند، ثروت و موفقیت خود را در جایی پنهان کردند.
سرانجام رفتند و بگذاشتند
نه زیشان کسی بهره برداشتند
هوش مصنوعی: در نهایت آنها رفتند و دیگر کسی از آنها بهرهای نبرد.
تو زین داستان گنجی اندر جهان
بمانی که هرگز نگردد کمی
هوش مصنوعی: تو در این ماجرا گنجی هستی که در دنیا باقی خواهی ماند و هیچگاه کاهش نخواهی یافت.
همش هرکسی یابد از آدمی
هم از برگرفتن نگیرد کمی
هوش مصنوعی: هر کسی به اندازه خود از انسانها بهرهمند میشود و هیچ کس نمیتواند از تواناییها و استعدادهای دیگران کم کند.
بُوی مانده فرزند ایدر بجای
که همواره نامِ تو ماند بپای
هوش مصنوعی: بوی فرزند ایدر که همیشه در خاطر است، به جای نام تو باقی مانده و پایدار میماند.
ز دانش یکی خرم نهی
که از میوه هرگز نگردد تهی
هوش مصنوعی: اگر از دانش یک چیز خوب را برداشت کنی، مانند میوهای میماند که هرگز خالی نمیشود.
جهان جاودانه نماند به کس
بهین چیز ازو نیک نام است و بس
هوش مصنوعی: هیچ چیز در این دنیا دائمی نیست و همه چیز تغییر میکند. تنها چیزی که از این دنیا باقی میماند، نام نیک و یاد خوب انسانهاست.
کنون کانِ یاقوتِ دانش بکَن
ز دریایِ اندیشه دُر دَرفکن
هوش مصنوعی: اکنون از کشتزار دانش، بهترین و گرانبهایترین یافتهها را برکن و از عمق تفکر و اندیشه، گوهرهای روشن و ارزشمندی را بیرون آور.
خرد آتشِ تیز و دل بوته ساز
سخن زرِّ کن پاک بر هم گداز
هوش مصنوعی: عقل مانند شعلهای تند است و دل مانند خاکی است که میتواند به هر شکلی درآید. سخن نیک و خالص مانند طلاست که میتواند در کنار هم قرار گیرد و بیعیب و نقص شود.
پس این زرّ و این گوهران بار کن
در این گنج یکباره انبار کن
هوش مصنوعی: پس این طلا و سنگهای قیمتی را جمع کن و همه را در این گنجینه یکجا قرار بده.
ز کس یادِ این گنج بر دل میار
جز از شاه ارّانیِ شهریار
هوش مصنوعی: به هیچ کس جز شاه ارّانی یاد و خاطره این گنج را در دل نیاور.
مجوی اندرین کار جز کامِ اوی
منه مُهر بر وی به جز نامِ اوی
هوش مصنوعی: در این کار تنها خواسته او را جستجو کن و غیر از نام او، بر روی هیچ چیز دیگری مهر نزن.
که تا جایگه یافتی نخجوان
بدین شاه شد بختِ پیرت جوان
هوش مصنوعی: وقتی که به جایگاه مناسبی رسیدی، سرنوشتت به شکلی تغییر کرد که شانس و بختت دوباره جوان و فعال شد.