بخش ۶ - در صفت طبایع چهارگانه گوید
گهر های گیتی به کار اندرند
ز گردون به گردان حصار اندراند
به تقدیر یزدان شده کارگر
چو زنجیر پیوسته در یکدگر
پهارند لیکن همی زین چهار
نگار آید از گونه گون صد هزار
به هر یک درون از هنر دستبرد
پدیدست چندانکه نتوان شمرد
ولیکن چو کردی خرد رهنمون
ستایش زمین راست زیشان فزون
ره روزی از آسمان اندراست
ولیکن زمین راه او را درست
شب از سایهٔ اوست کز هر کران
ببینی از بر سپهر اختران
بزرگان و پیغمبران خدای
همه بر زمین داشتند جای
هرآن صحف کز ایزد آورده اند
بر او بود هر دین که گسترده اند
هم از آب و آتش هم از باد نیز
به دل بر زمین راست تا رستخیز
زمینست چون مادر مهرجوی
همه رستنی ها چو پستان اوی
بچه گونه گون خلق چندین هزار
که شان پروراند همی در کنار
زمین جای آرام هر آدمیست
همان خانه کردگار از زمینست
بساط خدایست هرکه به راز
بر او شد، توان نزد یزدان فراز
همو قبلهٔ هر فرشته است راست
بدان کز گلش بود چو آدم که خاست
گهرهای کانی وی آرد همی
جهان هم بدو نیز دارد همی
زمینست هر جانور را پناه
تن زنده و مرده را جایگاه
همو بردبارست کز هر کسی
کشد بار اگر چند بارش بسی
زمین آمد از اختران بهره مند
هم از هر سه ارکان ط چرخ بلند
همو عرصه گاهیست شیب و فراز
معلق جهانبانش گسترده باز
ز هر گونه نو جانور صد هزار
کند عرض یزدان درین عرصه راز
چو جای نمازست گشتست پست
همه در نماز از برش هرچه هست
از و راست مردم دو تا چارپای
نگون رستنی که نشسته به جای
همان اختران از فلک همچنین
همه سا جدانند سر بر زمین
هوا و آتش و آب هریک جداست
زمین هر چهارند یکجای راست
نیابی نشان وی از هر سه شان
و زیشان در او بازیابی نشان
زمین را به بخشنگی یار نیست
چنان نیز دارنده زنهار نیست
گر از تخم هر چش دهی زینهار
یکی را بدل باز یابی هزار
چو خوانیست کآرد بر او هر زمان
بی اندازه مردم همی میهمان
نه هرگز خورشهاش بّرد ز هم
نه مهمانش را گردد انبوه کم
زمین قبلهٔ نامور مصطفی است
از او روی برگاشتن نارواست
گر آتش به آمد بر مغ چه باک
از آتش بد ابلیس و آدم زخاک
ببین زین دو تن به کدامین کسست
همان زین دو بهتر نشان این بسست
زمینست گنج خدای جهان
همان از زمینست فخر شهان
پرستنده او مه و آفتاب
همیدون فلک زآتش و باد و آب
رهی وار گردش دوان کم وبیش
چو شاهی وی آرمیده بر جای خویش
همیدون تموز و دی اش چاکرست
بهارش مشاطه خزان زرگرست
ز زرّ و گهر این نثار آورد
ز دیبا همی آن نگار آورد
یکی زر بفتش دهد خسروی
یکی شارها بافدش هندوی
همش عاشقست ابر با درد و رشک
کش از دیده هزمان بشوید به اشک
گهی ساقی و کاردانش بود
گهی چتر و گه سایبانش بود
زمین چونش مردم نباشد گمست
زمین را پرستنده هم مردمست
خور و پوشش تنش را زوست چیز
هم ایزد از او آفریدست نیز
همی از زمین باشد آمیختن
وز او بود خواهد برانگیختن
ازین چار ارکان که داری بنام
ببین کاین هنرها جز او را کدام
بخش ۵ - در صفت آسمان گوید: چو دریاست این گنبد نیلگونبخش ۷ - در ستایش مردم گوید: کنون زین پس از مَردم آرم سخُن
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گهر های گیتی به کار اندرند
ز گردون به گردان حصار اندراند
هوش مصنوعی: جواهرات و چیزهای باارزش در دنیا در حال فعالیت هستند و از آسمان مانند حصاری به دور خود میچرخند.
به تقدیر یزدان شده کارگر
چو زنجیر پیوسته در یکدگر
هوش مصنوعی: سرنوشت انسان به دست خداوند رقم خورده است، همانطور که زنجیرها به هم متصلند و نمیتوانند از یکدیگر جدا شوند.
پهارند لیکن همی زین چهار
نگار آید از گونه گون صد هزار
هوش مصنوعی: چهار نوع زیبایی موجود است، اما از این چهار زیبایی، هزاران شکل و رنگ متفاوت در دنیا وجود دارد.
به هر یک درون از هنر دستبرد
پدیدست چندانکه نتوان شمرد
هوش مصنوعی: در هر یک از دلها، آثار هنر به اندازهای وجود دارد که نمیتوان آنها را شمرد.
ولیکن چو کردی خرد رهنمون
ستایش زمین راست زیشان فزون
هوش مصنوعی: اما زمانی که عقل و فهم تو راهنمای تو شد، باید بدان که ستایش زمین به خاطر آنها بیشتر است.
ره روزی از آسمان اندراست
ولیکن زمین راه او را درست
هوش مصنوعی: راه روزی از آسمان فراهم است، اما زمین مسیر آن را به درستی نشان میدهد.
شب از سایهٔ اوست کز هر کران
ببینی از بر سپهر اختران
هوش مصنوعی: شب به خاطر وجود اوست که از هر طرف میتوانی ستارهها را در آسمان مشاهده کنی.
بزرگان و پیغمبران خدای
همه بر زمین داشتند جای
هوش مصنوعی: پیامبران و شخصیتهای بزرگ خداوند، بر روی زمین جایی خاص و ویژه داشتند.
هرآن صحف کز ایزد آورده اند
بر او بود هر دین که گسترده اند
هوش مصنوعی: هر کتابی که از سوی خداوند نازل شده، مبنای هر مذهبی است که در دنیا ترویج یافته است.
هم از آب و آتش هم از باد نیز
به دل بر زمین راست تا رستخیز
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که انسانها از عناصر مختلف طبیعت، همچون آب، آتش و باد، تأثیر میپذیرند و این تأثیرات به آنها کمک میکند تا با واقعیتهای زندگی روبهرو شوند و در برابر چالشها ایستادگی کنند. این عناصر نمادهایی از قدرت و تغییر در زندگی هستند که میتوانند در نهایت به تحول و بیداری عمیقتری منجر شوند.
زمینست چون مادر مهرجوی
همه رستنی ها چو پستان اوی
هوش مصنوعی: زمین مانند مادر است که عشق میورزد؛ تمامی گیاهان و محصولات مانند شیر از سینه او میروید.
بچه گونه گون خلق چندین هزار
که شان پروراند همی در کنار
هوش مصنوعی: این جمله به تصویر کشیدن تنوع و تعدد افرادی اشاره دارد که به طور مشابهی پرورش یافته و تربیت شدهاند. به عبارت دیگر، به تعداد زیاد افرادی که با ویژگیها و خصوصیات گوناگون در کنار یکدیگر زندگی میکنند، اشاره میکند.
زمین جای آرام هر آدمیست
همان خانه کردگار از زمینست
هوش مصنوعی: زمین محل آرامش هر انسان است و همان طور که خانه خدا نیز بر روی زمین قرار دارد.
بساط خدایست هرکه به راز
بر او شد، توان نزد یزدان فراز
هوش مصنوعی: هر کسی که به شناخت و راز خداوند نائل شود، از مقام و مرتبه بالایی در نزد خدا برخوردار خواهد بود.
همو قبلهٔ هر فرشته است راست
بدان کز گلش بود چو آدم که خاست
هوش مصنوعی: او همان قبلهی هر فرشته است، چون از گل او بود که آدم به وجود آمد.
گهرهای کانی وی آرد همی
جهان هم بدو نیز دارد همی
هوش مصنوعی: جواهرات و سنگهای قیمتی پیدا شده در زمین، همیشگی و جاویدان نیستند و دنیای ما نیز به همین ترتیب است که به وجود آنها وابسته است.
زمینست هر جانور را پناه
تن زنده و مرده را جایگاه
هوش مصنوعی: هر موجودی در این دنیا، چه زنده و چه مرده، در زمین جایی برای زندگی و آرامش دارد.
همو بردبارست کز هر کسی
کشد بار اگر چند بارش بسی
هوش مصنوعی: فردی که میتواند مسئولیتهای دیگران را بپذیرد و به دوش بکشد، واقعاً باطنی صبور و بزرگواری دارد، حتی اگر در این مسیر بار زیادی را متحمل شود.
زمین آمد از اختران بهره مند
هم از هر سه ارکان ط چرخ بلند
هوش مصنوعی: زمین از ستارهها بهرهمند شده و همچنین از هر سه رکن کبیر آسمانی استفاده میکند.
همو عرصه گاهیست شیب و فراز
معلق جهانبانش گسترده باز
هوش مصنوعی: دنیا یا زندگی پر از چالها و فراز و نشیبهاست و این شخص که در تصویر است، در این میدان وسیع و متنوع، توانایی گسترش و اثرگذاری دارد.
ز هر گونه نو جانور صد هزار
کند عرض یزدان درین عرصه راز
هوش مصنوعی: از هر نوع موجود جدیدی، صد هزار نمونه در این جهان به مقام و اعتبار خداوند عرضه میشود.
چو جای نمازست گشتست پست
همه در نماز از برش هرچه هست
هوش مصنوعی: وقتی که مکان نمازگاه پایین آمده، همه چیز در نماز در برابر او قرار گرفته است.
از و راست مردم دو تا چارپای
نگون رستنی که نشسته به جای
هوش مصنوعی: در اینجا به دو گروه مردم اشاره شده که به مانند چهارپایانی هستند که در مکانی ساکن شدهاند و از نظر وضعیت و حال، به طور ناخوشایند و نامناسبی قرار دارند. این تصویر به نوعی انتقاد از وضعیت انسانی و اجتماعی آنهاست.
همان اختران از فلک همچنین
همه سا جدانند سر بر زمین
هوش مصنوعی: ستارهها از آسمان همگی به همین صورت، سر به زیر دارند و متواضعانه در برابر زمین ایستادهاند.
هوا و آتش و آب هریک جداست
زمین هر چهارند یکجای راست
هوش مصنوعی: هوا، آتش و آب هر یک به تنهایی وجود دارند، اما زمین همه این عناصر را در یک مکان واحد جای داده است.
نیابی نشان وی از هر سه شان
و زیشان در او بازیابی نشان
هوش مصنوعی: هر یک از آن سه عنصر را نمیتوانی در او بیابی، اما از او میتوانی نشانههایی از آنها را دوباره کشف کنی.
زمین را به بخشنگی یار نیست
چنان نیز دارنده زنهار نیست
هوش مصنوعی: زمین به کسی که میخواهد آن را تقسیم کند، یاری نمیرساند، و همچنین کسی که مالک است، در امان نیست.
گر از تخم هر چش دهی زینهار
یکی را بدل باز یابی هزار
هوش مصنوعی: اگر از هر چشمی که میکاشتی، مراقب یکی باشی، هزار چیز دیگر به دست میآوری.
چو خوانیست کآرد بر او هر زمان
بی اندازه مردم همی میهمان
هوش مصنوعی: چون خوانی وجود دارد که هر بار به اندازهی دلخواه، مردم بر آن مهمان میشوند.
نه هرگز خورشهاش بّرد ز هم
نه مهمانش را گردد انبوه کم
هوش مصنوعی: در اینجا به این نکته اشاره شده که خورشها همیشه خوشمزه و مطلوب نیستند و همچنین مهمانها ممکن است در تعداد کم یا زیاد بیایند، اما این مسأله تغییری در کیفیت غذا ندارد. به طور کلی، تمامی خوراکیها و مهمانیها ممکن است به شکلهای مختلفی برگزار شوند و از این رو نمیتوان انتظار کیفیت یکسانی را داشت.
زمین قبلهٔ نامور مصطفی است
از او روی برگاشتن نارواست
هوش مصنوعی: زمین، محل عبادت و توجه پیامبر بزرگوار اسلام، حضرت محمد (ص) است و نگاه کردن به غیر او در این مکان نادرست و ناپسند است.
گر آتش به آمد بر مغ چه باک
از آتش بد ابلیس و آدم زخاک
هوش مصنوعی: اگر آتش بر سر ما بیفتد، چه اهمیت دارد که آتش شیطان و آدم از خاک باشد؟
ببین زین دو تن به کدامین کسست
همان زین دو بهتر نشان این بسست
هوش مصنوعی: به هر دوی این افراد نگاه کن و ببین که به کدامیک از آنها میتوان بیشتر اعتماد کرد و کدامیک بهتر است.
زمینست گنج خدای جهان
همان از زمینست فخر شهان
هوش مصنوعی: زمین مانند گنجی از جانب خداوند است و از همین زمین، پادشاهان دارای افتخار و عظمت میشوند.
پرستنده او مه و آفتاب
همیدون فلک زآتش و باد و آب
هوش مصنوعی: پرستنده او همانند ماه و خورشید است و عالم هم از آتش، باد و آب تشکیل شده است.
رهی وار گردش دوان کم وبیش
چو شاهی وی آرمیده بر جای خویش
هوش مصنوعی: با حرکتی شبیه به یک پادشاه که در جای خود نشسته است، من نیز به آرامی و با اندکی تغییر در مسیر خود در حال حرکت هستم.
همیدون تموز و دی اش چاکرست
بهارش مشاطه خزان زرگرست
هوش مصنوعی: تابستان و زمستانش به عنوان خدمتکاران بهار و پاییز، بهار را آرایش میکنند و پاییز را مانند زرگری که زینت میبخشد، زیبا میسازند.
ز زرّ و گهر این نثار آورد
ز دیبا همی آن نگار آورد
هوش مصنوعی: از طلا و جواهر این هدیه را آورد و از پارچهٔ نرم نیز آن زیبایی را به ارمغان آورد.
یکی زر بفتش دهد خسروی
یکی شارها بافدش هندوی
هوش مصنوعی: شخصی که سلطنت را به او میدهند، یکی دیگر با هنر خود پارچهای زیبا میبافد.
همش عاشقست ابر با درد و رشک
کش از دیده هزمان بشوید به اشک
هوش مصنوعی: ابر همیشه عاشق است و به خاطر درد و حسادت، اشکهایش را از چشمش میشوید.
گهی ساقی و کاردانش بود
گهی چتر و گه سایبانش بود
هوش مصنوعی: گاهی او نقش ساقی و یا کاردانی را دارد و گاهی مانند چتر یا سایبانی برای دیگران عمل میکند.
زمین چونش مردم نباشد گمست
زمین را پرستنده هم مردمست
هوش مصنوعی: اگر زمین انسانهایی نداشته باشد، به بیهویتی دچار میشود. در واقع، حتی زمین نیز وابسته به انسانهاست و آنها به نوعی عبادتکنندگان آن به شمار میروند.
خور و پوشش تنش را زوست چیز
هم ایزد از او آفریدست نیز
هوش مصنوعی: خوراک و پوشاک بدن او به خودی خود از اوست و همچنین، خداوند او را نیز آفریده است.
همی از زمین باشد آمیختن
وز او بود خواهد برانگیختن
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که همه چیز از زمین نشأت میگیرد و از آن ناشی میشود. همچنین، آنچه از زمین برخاسته است، به یک نوع برانگیختگی و خودآگاهی تبدیل خواهد شد.
ازین چار ارکان که داری بنام
ببین کاین هنرها جز او را کدام
هوش مصنوعی: از این چهار رکن که در زندگیات وجود دارد، نگاهی به آنها بنداز و ببین که آیا غیر از این شخص، هنری دیگری وجود دارد؟
حاشیه ها
1396/10/16 16:01
بیت سوم غلط املایی
"چهارند" لیکن همی زین چهار
بیت ششم قافیه ها شکل صحیح بصورت زیر باید باشد
ره روزی از آسمان "اندروست"
ولیکن زمین راه او را "دروست"
بیت نوزدهم مصرع دوم
واقعا نمیدونم این "ط" چیست ولی اگر منظور "تا" بوده باشه که با زیرکی فراوان در شعر جا گذاشته شده
ولی چیزی که در وزن مورد استفاده قرار میگیره خوانش هست پس این "ط" در خوانش هجای بلند میشه و اشتباه است...
بیت بیست و هفتم مصرع اول اشتباه تایپی
زمین را به "بخشندگی" یار نیست
بیت سی ام اشتباه تایپی
تشدید باید روی حرف "ر" قرار گیرد
نه هرگز خوشهاش "برِّد" ز هم
و همینطور مصرع دوم از نظر وزن مشکل داره
بهتره این استفاده بشه
نه مهمان او گرد انبود کم
نه مهمان او گردد انبوه کم
بیت سی و نهم
شکل صحیح
یکی زر "بِفَت اش" ، دهد خسروی