بخش ۵ - در صفت آسمان گوید
چو دریاست این گنبد نیلگون
زمین چون جزیره میان اندرون
شب و روز بر وی چو دو موج بار
یکی موج از او زرد و دیگر چو قار
چو بر روی میدان پیروزه رنگ
دو جنگی سوار این ز روم آن ز زنگ
یکی از بر خنگ زرین جناغ
یکی بر نوندی سیه تر ز زاغ
یکی آخته تیغ زرین ز بر
یکی بر سر آورده سیمین سپر
جهان حمله گه کرده تا زنده تیز
گه اندر درنگ و گه اندر گریز
نماید گهی رومی از بیم پشت
گریزان و آن زرد خنجر به مشت
گهی آید آن زنگی تاخته
ز سیمین سپر نیمی انداخته
دو گونست از اسپانشان گرد خشک
یکی همچو کافور و دیگر چو مشک
ز گرد دو رنگ اسپ ایشان به راه
سپیدست گه موی و گاهی سیاه
نه هرگز بودشان به هم ساختن
نه آسایش آرند از تاختن
کسی را که سازند با جان گزند
بکوبندش از زیر پای نوند
تکاور تکانند هر دو چو باد
سواران چه بر غم از ایشان چه شاد
بخش ۴ - در نکوهیدن جهان گوید: جهان ای شگفتی به مردم نکوستبخش ۶ - در صفت طبایع چهارگانه گوید: گهر های گیتی به کار اندرند
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو دریاست این گنبد نیلگون
زمین چون جزیره میان اندرون
هوش مصنوعی: این گنبد آبی رنگ که زمین را احاطه کرده، مانند جزیرهای در وسط دریا به نظر میرسد.
شب و روز بر وی چو دو موج بار
یکی موج از او زرد و دیگر چو قار
هوش مصنوعی: شب و روز بر او مانند دو موج دریا هستند؛ یکی از این موجها زرد رنگ است و دیگری مانند سرخ است.
چو بر روی میدان پیروزه رنگ
دو جنگی سوار این ز روم آن ز زنگ
هوش مصنوعی: در میدان جنگ، دو سرباز که یکی از روم و دیگری از زنگبار است بر اسب های خود نشستهاند و پیروزی را به تصویر میکشند.
یکی از بر خنگ زرین جناغ
یکی بر نوندی سیه تر ز زاغ
هوش مصنوعی: در اینجا به تفاوتهای ظاهری و رفتاری دو موجود اشاره شده است. یکی از آنها دارای ظاهری زیبا و درخشان است که میتواند توجه را جلب کند، در حالی که دیگری رنگی تیره و نامطلوب دارد. این نوع تضاد میتواند نمادی از دو سرشت یا دو رفتار متفاوت در زندگی باشد.
یکی آخته تیغ زرین ز بر
یکی بر سر آورده سیمین سپر
هوش مصنوعی: یک نفر شمشیر طلایی را به دست گرفته است و یکی دیگر نیز سپر نقرهای بر سرش گذاشته است.
جهان حمله گه کرده تا زنده تیز
گه اندر درنگ و گه اندر گریز
هوش مصنوعی: دنیا در حال نبرد است و انسان باید گاهی سریع عمل کند و در مواقعی هم به فکر و تعمق بپردازد.
نماید گهی رومی از بیم پشت
گریزان و آن زرد خنجر به مشت
هوش مصنوعی: گاهی رومی از ترس به پشت برمیگردد و آن زرد کینهتوز در دستش مثل خنجری است.
گهی آید آن زنگی تاخته
ز سیمین سپر نیمی انداخته
هوش مصنوعی: گاه پیش میآید که آن زنگی، با شجاعت و قدرت به میدان میآید و نیمی از سپر نقرهایاش را به زمین میگذارد.
دو گونست از اسپانشان گرد خشک
یکی همچو کافور و دیگر چو مشک
هوش مصنوعی: از اسپهایشان دو نوع وجود دارد: یکی مانند کافور سفید و خشک و دیگری شبیه مشک خوشبو و دلنشین.
ز گرد دو رنگ اسپ ایشان به راه
سپیدست گه موی و گاهی سیاه
هوش مصنوعی: اسب آنها به رنگهای مختلف و زیباست؛ گاه موی آن سفید و گاه سیاه است.
نه هرگز بودشان به هم ساختن
نه آسایش آرند از تاختن
هوش مصنوعی: آنها هیچگاه نتوانستند با هم کنار بیایند و از جنگیدن آرامش به دست نیاوردند.
کسی را که سازند با جان گزند
بکوبندش از زیر پای نوند
هوش مصنوعی: کسی که با جان و دل به او آسیب میزنند و او را زیر پا میگذارند، باید با همه قدرت و شدت به او حمله شود.
تکاور تکانند هر دو چو باد
سواران چه بر غم از ایشان چه شاد
هوش مصنوعی: هر دو سواره مثل باد حرکت میکنند، و در این میان نه غمی از آنها دارند و نه شادمانی.
حاشیه ها
1396/06/24 08:08
حاتم
مصرع اول بیت اول باید بجای نیگون، «نیلگون» باشه
چو دریاست این گنبد نیلگون
1396/10/16 15:01
بیت اول اشتباه تایپی
چو دریاست این گنبد "نیلگون"
خیلی زیبا بود
تشبیه شب و روز اسمان به دو سوارکار و جنگو با دو اسپ سفید و سیاه
واقعا لذت بخش بود