بخش ۵۹ - صفت جریزه دیو مردمان
رسیدند نزدیک کوهی بلند
که بود از بلندش بر مَه گزند
بسی کان گوهر بدان کوهسار
همان دیو مردم فزون از شمار
گروهی سیه چهر و بالا دراز
به دندان پیشین چونان گراز
نه بر کوهشان مرغ را راه بود
نه نیز از زبانشان کس آگاه بود
به دریا زدندی چو ماهی شناه
به کشتی رسیدندی از دور راه
همه روز از الماس تیغی به کف
بدندی به هر جای جویان صدف
چو کشتی پدید آمدی هر کسی
شدندی به کف درّ و گوهر بسی
خریدندی آهن به درّ و گهر
نجستندی از بُن جز آهن دگر
ندانست کس بازشان راه راست
کشان رای چندان به آهن چراست
چو کشتی مهراج و ایران گروه
بدیدندی از تیغ آن بُرز کوه
گهرهای کانی از اندازه بیش
ببردند با هدیه هر یک به پیش
به گوهر بسی ز آهن آلات و ساز
ز هر کس خریدند و گشتند باز
دو لشکر از ایشان توانگر شدند
همه پاک با درّ و گوهر شدند
بخش ۵۸ - آمدن گرشاسب به جزیره هدکیر: به دیگر جزیری رسیدند زودبخش ۶۰ - جنگ گرشاسب با اژدها و شگفتی ماهی وال: برفتند و آمد جزیری پدید
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رسیدند نزدیک کوهی بلند
که بود از بلندش بر مَه گزند
هوش مصنوعی: به کوه بلندی رسیدند که از ارتفاعش به ماه آسیب میزند.
بسی کان گوهر بدان کوهسار
همان دیو مردم فزون از شمار
هوش مصنوعی: بسیاری از جواهرات در آن کوهسار وجود دارد که دیوها از انسانها بیشتر هستند.
گروهی سیه چهر و بالا دراز
به دندان پیشین چونان گراز
هوش مصنوعی: گروهی با چهرههای تیره و قدی بلند، دندانهای پیشینشان مانند دندانهای گراز است.
نه بر کوهشان مرغ را راه بود
نه نیز از زبانشان کس آگاه بود
هوش مصنوعی: نه بر فراز کوههای آنان پرندهای میتوانست پرواز کند و نه کسی از حرفهایشان آگاهی داشت.
به دریا زدندی چو ماهی شناه
به کشتی رسیدندی از دور راه
هوش مصنوعی: وقتی ماهیها به دریا میروند و شنا میکنند، در نهایت به کشتیای میرسند که از دور به آن نزدیک میشوند.
همه روز از الماس تیغی به کف
بدندی به هر جای جویان صدف
هوش مصنوعی: هر روز به دنبال جواهرات و نعمتها هستی، همانطور که در هر جایی به جستوجوی صدفهای زیبا میروی.
چو کشتی پدید آمدی هر کسی
شدندی به کف درّ و گوهر بسی
هوش مصنوعی: زمانی که کشتی ظاهر شد، هر شخصی به دست خود جواهرات و سنگهای قیمتی فراوانی به دست آورد.
خریدندی آهن به درّ و گهر
نجستندی از بُن جز آهن دگر
هوش مصنوعی: آنها تنها به خریدن آهن قناعت کردند و به دنبال جواهرات و الماس نرفتند، چرا که در عمق وجودشان چیزی جز آهن وجود نداشت.
ندانست کس بازشان راه راست
کشان رای چندان به آهن چراست
هوش مصنوعی: هیچکس راه درست را نمیداند، چرا که تفکرات زیادی مانند آهن به آنها کشیده میشود.
چو کشتی مهراج و ایران گروه
بدیدندی از تیغ آن بُرز کوه
هوش مصنوعی: وقتی کشتی مهراج و گروه ایرانیان آن کوه بلند را دیدند، از تیغ برندهاش وحشت کردند.
گهرهای کانی از اندازه بیش
ببردند با هدیه هر یک به پیش
هوش مصنوعی: گوهرهای معدنی با ارزشتر از حد معمول وجود دارند و هر یک از آنها با هدیهای به جلو آمدهاند.
به گوهر بسی ز آهن آلات و ساز
ز هر کس خریدند و گشتند باز
هوش مصنوعی: از میان ابزارها و قطعات آهنی، خریدهای زیادی انجام شد که موجب شد همه به نتایج مطلوب و مفید دست یابند.
دو لشکر از ایشان توانگر شدند
همه پاک با درّ و گوهر شدند
هوش مصنوعی: دو گروه از آنها ثروتمند شدند و همه به طور کامل با جواهرات و گنجهای ارزشمند آراسته شدند.
حاشیه ها
1392/01/02 20:04
امین کیخا
ادم به یاد رسیدن انگلیسی ها به بومیان استرالیا می افتد عکسی مانده از ان روزگار که مردی انگلیسی میخ بلندی را با چهار گراز شکار شده بومیان عوض کرده است عکس محض فسوسگری و مسخره به قول اسدی گرفته شده است