بخش ۲۳ - حدیث بهو که با مهراج عاصی شد و خبر یافتن ضحاک
از آن پس چو ضحاک شد باز جای
نشست و، نزد جز به آرام رای
شهی بود در هند مهراج نام
بزرگی به هرجای گسترده کام
بهو نام خویشی بدش در سپاه
ز دستش به شهر سرندیب شاه
به مهراج هرگاه گفتی که بخت
ترا داد تاج بزرگی و تخت
توی شاخ قنوخ و رای برین
ز هندوستان تا به دریای چین
خدیو در تبت و رای هند
توی و آن قنوج و دریای سند
چرا گم کنی گوهر پاک را
دهی هدیه و باژ ضحاک را
نه خُرسندی و بردباری ز مرد
همه نیک باشد به درمان درد
بسی بردباریست کز بددلیست
بسی نیز خُرسندی از کاهلیست
نترسم ز ضحاک من روز جنگ
مرا هست ازو گر ترا نیست ننگ
میانشان بدین جنگ و پرخاش خاست
سپه نیمه ای بر بهو گشت راست
به مهراج برشد جهان تنگ و تار
شکستند لشکرش را چند بار
ازین آگهی نزد ضحاک شد
ز بس مهر مهراج غمناک شد
بخش ۲۲ - خبر فرستادن کرشاسب پیش پدر: فرسته برون کرد گردی گزینبخش ۲۴ - نامه ضحاک به اثرط و خواندن پهلوان گرشاسب را: بر آشفت و فرمود تابر حریر
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1392/01/01 23:04
نیلوفر
در بیت 5 مصراع اول قنوخ اشتباه تایپ شده و صحیح آن قنوج میباشد
1392/01/01 23:04
نیلوفر
قنوج نام شهریست در هندو همچنین گویشی به نام قنوجی،البته نام این شهر در گویش اهالی هند کنوج میباشد که به معنی دوشیزه گوژپشت است
1392/01/02 00:04
نیلوفر
باژ به معنی هدیه و باج