گنجور

بخش ۲ - در ناگزیری بقای اسم پادشاه از شاعران نیکو

پس پادشاه را از شاعر نیک چاره نیست که بقاء اسم او را ترتیب کند و ذکر او را در دواوین و دفاتر مثبت گرداند زیرا که چون پادشاه به امری که ناگزیر است مأمور شود از لشکر و گنج و خزینهٔ او آثار نماند و نام او به سبب شعر شاعران جاوید بماند.

شریف مجلدی گرگانی گوید:

از آن چندان نعیم این جهانی
که ماند از آل ساسان و آل سامان
ثنای رودکی مانده‌ست و مدحت
نوای باربد مانده‌ست و دستان

و اسامی ملوک عصر و سادات زمان به نظم رائع و شعر شائع این جماعت باقی است.

چنان که اسامی آل سامان به استاد ابو عبدالله جعفر بن محمد الرودکی و ابوالعباس الربنجنی و ابوالمثل البخاری و ابو اسحق جویباری و ابوالحسن آغجی و طحاوی و خبازی نیشابوری و ابو الحسن الکسائی.

اما اسامی ملوک آل ناصرالدین باقی ماند به امثال عنصری و عسجدی و فرخی و بهرامی و زینبی و بزرجمهر قاینی و مظفری و منشوری و منوچهری و مسعودی و قصار امی و ابوحنیفهٔ اسکاف و راشدی و ابوالفرج رونی و مسعود سعد سلمان و محمد ناصر و شاه بورجا و احمد خلف و عثمان مختاری و مجدود السنائی.

اما اسامی آل خاقان باقی ماند به لؤلؤِی و کلابی و نجیبی فرغانی و عمعق بخاری و رشیدی سمرقندی و نجار ساغرجی و علی بانیذی و پسر درغوش و علی سپهری و جوهری و سغدی و پسر تیشه و علی شطرنجی.

اما اسامی آل بویه باقی ماند به استاد منطقی و کیا غضائری و بندار.

اما اسامی آل سلجوق باقی ماند به فرخی گرگانی و لامعی دهستانی و جعفر همدانی و درفیروز فخری و برهانی و امیر معزی و ابو المعالی رازی و عمید کمالی و شهابی.

اما اسامی ملوک طبرستان باقی ماند به قمری گرگانی و رافعی نشابوری و کفائی گنجه‌ای و کوسه فالی و پور کله.

و اسامی ملوک غور آل شنسب خلد الله ملکهم باقی ماند به ابوالقاسم رفیعی و ابوبکر جوهری و کمترین بندگان نظامی عروضی و علی صوفی.

و دواوین این جماعت ناطق است به کمال و جمال و آلت و عدت و عدل و بذل و اصل و فضل و رای و تدبیر و تأیید و تأثیر این پادشاهان ماضیه و این مهتران خالیه نور الله مضاجعهم و وسع علیهم مواضعهم.

بسا مهتران که نعمت پادشاهان خوردند و بخششهای گران کردند و بر این شعراء مفلق سپردند که امروز از ایشان آثار نیست و از خدم و حشم ایشان دیار نه و بسا کوشکهای منقش و باغهای دلکش که بنا کردند و بیاراستند که امروز با زمین هموار گشته است و با مفازات و اودیه برابر شده.

(مصنف گوید)

بسا کاخا که محمودش بنا کرد
که از رفعت همی با مه مرا کرد
نبینی زآن همه یک خشت بر پای
مدیح عنصری مانده‌ست بر جای

و خداوند عالم علاء الدنیا و الدین ابو علی الحسین بن الحسین اختیار امیر المؤمنین که زندگانیش دراز باد و چتر دولتش منصور به کین خواستن آن دو ملک شهریار شهید و ملک حمید به غزنین رفت و سلطان بهرامشاه از پیش او برفت. بر درد آن دو شهید که استخفافها کرده بودند و گزافها گفته شهر غزنین را غارت فرمود و عمارات محمودی و مسعودی و ابراهیمی خراب کرد و مدایح ایشان به زر همی‌خرید و در خزینه ‌همی‌نهاد. کس را زهرهٔ آن نبودی که در آن لشکر یا در آن شهر ایشان را سلطان خواند و پادشاه خود از شاهنامه بر می‌خواند آنچه ابوالقاسم فردوسی گفته بود:

چو کودک لب از شیر مادر بشست
ز گهواره محمود گوید نخست
به تن زنده پیل و به جان جبرئیل
به کف ابر بهمن به دل رود نیل
جهاندار محمود شاه بزرگ
به آبشخور آرد همی میش و گرگ

همه خداوندان خرد دانند که اینجا حشمت محمود نمانده بود حرمت فردوسی بود و نظم او و اگر سلطان محمود دانسته بودی همانا که آن آزاد مرد را محروم و مأیوس نگذاشتی.

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: کیانا زرکوب

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پس پادشاه را از شاعر نیک چاره نیست که بقاء اسم او را ترتیب کند و ذکر او را در دواوین و دفاتر مثبت گرداند زیرا که چون پادشاه به امری که ناگزیر است مأمور شود از لشکر و گنج و خزینهٔ او آثار نماند و نام او به سبب شعر شاعران جاوید بماند.
هوش مصنوعی: به همین دلیل، پادشاه باید از شاعر به خوبی یاد کند و نام او را در کتاب‌ها و نامه‌های معتبر ثبت کند. زیرا وقتی پادشاه به کارهای اجتناب‌ناپذیری مشغول می‌شود، از لشکر و ثروت و دارایی‌هایش چیزی باقی نمی‌ماند، اما نام او با شعر شاعران برای همیشه ماندگار خواهد شد.
از آن چندان نعیم این جهانی
که ماند از آل ساسان و آل سامان
هوش مصنوعی: از نعمت‌های دنیا به قدری باقی مانده که تنها یادگارهایی از سلسله‌های ساسانی و سامانی است.
ثنای رودکی مانده‌ست و مدحت
نوای باربد مانده‌ست و دستان
هوش مصنوعی: شکوه و ستایش رودکی هنوز باقی مانده است و همچنین ستایش‌هایی که مربوط به موسیقی باربد و دستان می‌شود.
و اسامی ملوک عصر و سادات زمان به نظم رائع و شعر شائع این جماعت باقی است.
هوش مصنوعی: نام‌های پادشاهان و سادات آن دوران به صورت زیبا و با شعر معروف این گروه به یادگار مانده است.
چنان که اسامی آل سامان به استاد ابو عبدالله جعفر بن محمد الرودکی و ابوالعباس الربنجنی و ابوالمثل البخاری و ابو اسحق جویباری و ابوالحسن آغجی و طحاوی و خبازی نیشابوری و ابو الحسن الکسائی.
هوش مصنوعی: نام‌های آل سامان شامل استاد ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی، ابوالعباس ربنجنی، ابوالمثل بخاری، ابو اسحاق جویباری، ابوالحسن آغجی، طحاوی، خبازی نیشابوری و ابوالحسن کسایی است.
اما اسامی ملوک آل ناصرالدین باقی ماند به امثال عنصری و عسجدی و فرخی و بهرامی و زینبی و بزرجمهر قاینی و مظفری و منشوری و منوچهری و مسعودی و قصار امی و ابوحنیفهٔ اسکاف و راشدی و ابوالفرج رونی و مسعود سعد سلمان و محمد ناصر و شاه بورجا و احمد خلف و عثمان مختاری و مجدود السنائی.
هوش مصنوعی: اما نام‌هایی از ملوک آل ناصرالدین باقی مانده است که شامل شخصیت‌های معروفی همچون عنصری، عسجدی، فرخی، بهرامی، زینبی، بزرجمهر قاینی، مظفری، منشوری، منوچهری، مسعودی، قصار امی، ابوحنیفهٔ اسکاف، راشدی، ابوالفرج رونی، مسعود سعد سلمان، محمد ناصر، شاه بورجا، احمد خلف و عثمان مختاری و مجدود السنائی می‌باشد.
اما اسامی آل خاقان باقی ماند به لؤلؤِی و کلابی و نجیبی فرغانی و عمعق بخاری و رشیدی سمرقندی و نجار ساغرجی و علی بانیذی و پسر درغوش و علی سپهری و جوهری و سغدی و پسر تیشه و علی شطرنجی.
هوش مصنوعی: اما اسامی افراد خانواده خاقان شامل لؤلؤی، کلابی، نجیبی فرغانی، عمعق بخاری، رشیدی سمرقندی، نجار ساغرجی، علی بانیذی، پسر درغوش، علی سپهری، جوهری، سغدی، پسر تیشه و علی شطرنجی باقی مانده است.
اما اسامی آل بویه باقی ماند به استاد منطقی و کیا غضائری و بندار.
هوش مصنوعی: اما نام‌های آل بویه به استاد منطقی و کیا غضائری و بندار باقی مانده است.
اما اسامی آل سلجوق باقی ماند به فرخی گرگانی و لامعی دهستانی و جعفر همدانی و درفیروز فخری و برهانی و امیر معزی و ابو المعالی رازی و عمید کمالی و شهابی.
هوش مصنوعی: اسامی شاعران و نویسندگان معروفی مانند فرخی گرگانی، لامعی دهستانی، جعفر همدانی، درفیروز فخری، برهانی، امیر معزی، ابو المعالی رازی، عمید کمالی و شهابی از دوره آل سلجوق باقی مانده است.
اما اسامی ملوک طبرستان باقی ماند به قمری گرگانی و رافعی نشابوری و کفائی گنجه‌ای و کوسه فالی و پور کله.
هوش مصنوعی: اما نام‌های سلطان‌های طبرستان هنوز باقی مانده است، از جمله نام‌هایی مانند قمری از گرگان، رافعی از نشابور، کفائی از گنجه، کوسه فالی و پور کله.
و اسامی ملوک غور آل شنسب خلد الله ملکهم باقی ماند به ابوالقاسم رفیعی و ابوبکر جوهری و کمترین بندگان نظامی عروضی و علی صوفی.
هوش مصنوعی: نام‌های شاهان غور از نسل آل شنسب، که خدای آنها را در پناه داشته باشد، به ابوالقاسم رفیعی، ابوبکر جوهری و کمترین بندگان یعنی نظامی عروضی و علی صوفی اختصاص یافته است.
و دواوین این جماعت ناطق است به کمال و جمال و آلت و عدت و عدل و بذل و اصل و فضل و رای و تدبیر و تأیید و تأثیر این پادشاهان ماضیه و این مهتران خالیه نور الله مضاجعهم و وسع علیهم مواضعهم.
هوش مصنوعی: دواوین این گروه نمایانگر کمال و زیبایی آن‌هاست و شامل ابزارها، امکانات، عدالت، بخشش، ریشه، شایستگی، نظر، تدبیر، تأیید و تأثیر این پادشاهان گذشته و این بزرگان نورانی است که در مکان‌های خود قرار دارند و در زندگی آن‌ها وسعت و فراخی وجود دارد.
بسا مهتران که نعمت پادشاهان خوردند و بخششهای گران کردند و بر این شعراء مفلق سپردند که امروز از ایشان آثار نیست و از خدم و حشم ایشان دیار نه و بسا کوشکهای منقش و باغهای دلکش که بنا کردند و بیاراستند که امروز با زمین هموار گشته است و با مفازات و اودیه برابر شده.
هوش مصنوعی: بسیاری از بزرگان بودند که از نعمت‌های پادشاهان بهره‌مند شدند و بخشش‌های زیادی انجام دادند و شعرای خوش‌ذوق را به خدمت گرفتند، اما امروزه از آن‌ها هیچ نشانی باقی نمانده است و حتی پیروان و servants آن‌ها نیز در این دنیا وجود ندارند. همچنین بسیاری از کاخ‌های زیبا و باغ‌های جذابی که ساخته و تزیین کرده بودند، اکنون با زمین یکسان شده و به حال و وضع طبیعی برگشته‌اند.
بسا کاخا که محمودش بنا کرد
که از رفعت همی با مه مرا کرد
هوش مصنوعی: بسیاری از کاخی که محمود ساخته است، به قدری بلند و چشمگیر است که مرا به یاد ماه می‌اندازد.
نبینی زآن همه یک خشت بر پای
مدیح عنصری مانده‌ست بر جای
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که از میان تمام چیزهایی که دیده‌ای، تنها یک خشت از مدح و ستایش عنصری بر جای مانده و هیچ چیز دیگری وجود ندارد. این نشان‌دهنده‌ی کمبود یا عدم وجود آثار و نشانه‌های بارز از مدح و تحسین در اطراف است.
و خداوند عالم علاء الدنیا و الدین ابو علی الحسین بن الحسین اختیار امیر المؤمنین که زندگانیش دراز باد و چتر دولتش منصور به کین خواستن آن دو ملک شهریار شهید و ملک حمید به غزنین رفت و سلطان بهرامشاه از پیش او برفت. بر درد آن دو شهید که استخفافها کرده بودند و گزافها گفته شهر غزنین را غارت فرمود و عمارات محمودی و مسعودی و ابراهیمی خراب کرد و مدایح ایشان به زر همی‌خرید و در خزینه ‌همی‌نهاد. کس را زهرهٔ آن نبودی که در آن لشکر یا در آن شهر ایشان را سلطان خواند و پادشاه خود از شاهنامه بر می‌خواند آنچه ابوالقاسم فردوسی گفته بود:
هوش مصنوعی: خداوند متعال، جناب امیرالمؤمنین حسین بن حسین، را که زندگی‌اش طولانی باد، انتخاب کرده است. او به خاطر انتقام از دو شاهزاده شهید، به غزنین رفت و سلطان بهرام شاه از پیش او رفت. او به خاطر درد و رنج آن دو شهید که مورد بی‌احترامی قرار گرفته بودند، شهر غزنین را غارت کرد و ساختمان‌های محمودی، مسعودی و ابراهیمی را تخریب نمود و مدایح آن‌ها را به طلا خرید و در خزانه‌اش گذاشت. هیچ‌کس جرأت نداشت در آن لشکر یا در آن شهر، او را سلطان بخواند و پادشاه خود را از شاهنامه بخواند، آنچه ابوالقاسم فردوسی گفته بود.
چو کودک لب از شیر مادر بشست
ز گهواره محمود گوید نخست
هوش مصنوعی: وقتی که کودک از شیر مادر فاصله می‌گیرد و از گهواره خارج می‌شود، محمود در آغاز گفتگو می‌گوید.
به تن زنده پیل و به جان جبرئیل
به کف ابر بهمن به دل رود نیل
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن قدرت و عظمت عناصر مختلف است. به نوعی، نویسنده از وجود یک فیل زنده که نشان‌دهنده قدرت و استقامت است و همچنین از جان جبرئیل که نماد روح معنوی و الهی است، صحبت می‌کند. همچنین اشاره به ابرهای بهمن و رود نیل، تصویری از طبیعت و زیبایی‌های آن می‌آفریند. به طور کلی، این بیت ترکیبی از زندگی، روح و زیبایی‌های طبیعت را به نمایش می‌گذارد.
جهاندار محمود شاه بزرگ
به آبشخور آرد همی میش و گرگ
هوش مصنوعی: محمود شاه بزرگ، که حاکم جهان است، همواره میش و گرگ را به سمت آبشخور می‌آورد.
همه خداوندان خرد دانند که اینجا حشمت محمود نمانده بود حرمت فردوسی بود و نظم او و اگر سلطان محمود دانسته بودی همانا که آن آزاد مرد را محروم و مأیوس نگذاشتی.
هوش مصنوعی: همه افراد دانا می‌دانند که اینجا تنها به خاطر عظمت محمود نبوده، بلکه به احترام فردوسی و آثارش بوده است. اگر سلطان محمود این موضوع را می‌دانست، هرگز این مرد آزاد را ناامید و محروم نمی‌کرد.

خوانش ها

بخش ۲ - در ناگزیری بقای اسم پادشاه از شاعران نیکو به خوانش حمیدرضا محمدی

حاشیه ها

1400/04/01 11:07
جهن یزداد

و تری ثناء الروذکی مخلد
من کل ما جمعت بنوسامان
و غناء بهربذ بقیة کلما
ملکته فی الدنیا بنوساسان

ابراهیم الغزی الفلسطینی

1400/06/24 13:08
مهدی

درفیروز فخری لطفاً اصلاح فرمایید