گنجور

شمارهٔ ۶ - برای تاج السلطنه - دختر ناصرالدین شاه

تو ای تاج، تاج سر خسروانی
شد از چشم مست تو بی پا جهانی
تو از حالت مستمندان چه پرسی؟
تو حال دل دردمندان چه دانی؟
خدا را نگاهی به ما کن
نگاهی برای خدا کن
به عارف خودی آشنا کن
دو صد درد من
از نگاهی دوا کن
حبیبم طبیبم عزیزم، تویی درمان دردم، ز کویت برنگردم
به هجرت در نبردم به قربان تو گردم
***
ز مژگان دو صد سینه آماج داری
دل سنگ در سینۀ عاج داری
سر فتنه و عزم تاراج داری
ندانم چه بر سر تو ای تاج داری
به کوی تو غوغای عام است
چه دانی که عارف کدام است؟
می ات در صراحی مدام است
نظر جز به روی تو بر من حرام است
تو شاهی
تو ماهی
الهی گواهی
تو یکتا در جهانی، تو چون روح و روانی
ز سر تا پا تو جانی، خدای عاشقانی

اطلاعات

منبع اولیه: همراهان گنجور

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"تاج خسروان"
با صدای مهدی امامی (آلبوم تصنیف های عارف قزوینی)

حاشیه ها

1402/11/30 15:01
کژدم

عارف پیرامون این تصنیف نوشته است: «یک سال بعد از مسافرت تالش و رشت در تهران به جهت خانم تاج‌السلطنه ساخته‌ام. شعر اول این تصنیف این بود: «کند افتخار از تو تاج کیانی». چون دیدم این توهین بزرگی‌ست نسبت به یک تاجی که آن سال‌های دراز تاج افتخار و شرافت ملی بوده است که بدبختانه به واسطهٔ جهالت آن شرافت ملی خود را فراموش کرده است. مثل اینکه هیچ وقت فراموش هم نخواهد شد و الحق فراموش‌شدنی هم نیست؛ که موقع عقب‌نشینی از جنگ روس‌ها، بعضی از ژاندارم و مجاهدین نزدیک بیستون که رسیدند تمثال بی‌مثال داریوش را که نام و نشانش از افتخارهای دیرین این ملت … است، بنا کردند به شلیک و قریب چند صد فشنگ بر آن کوه باشکوه خالی نمودند، کوهی که وقتی کمر چرخ در مقابل آن خم بود…! تا وقتی که یک نفر سوئدی یا آلمانی رسیده و فریاد زد که: «چه دشمنی‌ای با شرافت ملی و تاریخی خود دارید؟» این بود دست کشیده و رفتند به جایی که عرب نی انداخت.

باری برای اینکه روزی هدف ملامت بعضی ایرانی‌های باریک‌بین نباشم مصرع را «تو ای تاج، تاج سر خسروانی» نوشتم ولی اگر توهین‌هایی را که از سال‌ها بدین طرف بدین تاج وارد آمده و اشخاص نالایق آن را بر سر کرده، ملاحظه نماییم خواهیم دید در مال مصرع اولی مبالغه نیست.»